بهترین فیلم های عاشقانه جهان + ۳۹ پیشنهاد
فهرست فیلمهای برتر رمانتیک با پیشنهاد شما تکمیل میشود
اگر کسی سینما را با دقت دنبال کند، به این نتیجه خواهد رسید که بعضی از مهمترین فیلمهای سالهای مختلف حداقل یک طرح یا شبهقصه عاشقانه در خودشان دارند. حقیقت این است که همه یک فیلم عاشقانه خوب را دوست دارند تا روزمرگی زندگیهایمان را فراموش کنیم. این مطلب برخی فیلمهای عاشقانه را در برمیگیرد که به جنبههای مختلف عشق میپردازد. عصر کازابلانکا ممکن است به سر آمده باشد، اما فیلمهای عاشقانه باکیفیت همچنان ساخته و اکران میشوند. فیلمهایی که میتوانند قلب بدبینترین آدمها را نسبت به عشق، گرم کنند. این شما و این فهرست فیلمهای عاشقانه و رمانتیک تاریخ سینما.
فهرست فیلم های عاشقانه و رمانتیک به ترتیب زمان انتشار مرتب شدهاند و با پیشنهادهای محبوب شما کامل میشود
فیلم رای لین | ۲۰۲۳ | Rye Lane
امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۵ از ۱۰۰
فیلم رای لین Rye Lane به کارگردانی رین آلن میلر تهیه شده است. دیوید جانسون و ویویان اوپارا بازیگران اصلی این فیلم هستند. داستان عاشقانه فیلم رای لین روایتی از آشنایی پسر و دختری شکست خورده در عشق است که در جنوب لندن باهم برخورد میکنند. آنها در جریان این آشنایی به صمیمت میرسند.
فیلم امیلی | ۲۰۲۲ | Emily
امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۹ از ۱۰۰
فیلم امیلی Emily به کارگردانی فرانسیس اوکانر تولید شده است. اما مکی و فیون وایتهد بازیگران اصلی این فیلم هستند. این فیلم در جشنواره بینالمللی تورنتو به نمایش درآمد ه و ماجرای رابطه پنهانی دختری به نام امیلی به کشیش روستا را روایت میکند. یک رابطه پنهانی ممنوعه که هیچ مدرکی از آن وجود ندارد.
فیلم آخرین نامه از معشوقه شما | ۲۰۲۱ | The Last Letter from Your Lover
امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۹ از ۱۰۰
فیلم آخرین نامه از معشوقه شما The Last Letter from Your Lover به کارگردانی آگوستین فریزل تهیه شده است. فلیسیتی جونز و کلوم ترنر بازیگران اصلی این فیلم هستند. ماجرای این فیلم عاشقانه از این قرار است که یک روزنامهنگار با جستجوی نامههایی در بایگانی سعی میکند ماجرای عاشقانه و ممنوعهای را بین یک زوج در سال ۱۹۶۰ کشف کند.
فیلم کاشانه | ۲۰۲۰ | The Nest
امتیاز کاربران فیلیمو: ۶۲ از ۱۰۰
فیلم کاشانه یا The Nest به کارگردانی شان دورکین تهیه شده و جود لا و کری کون بازیگران اصلی آن هستند. ماجرای فیلم عاشقانه کاشانه از این قرار است که یک خانواده آمریکایی پس از نقل مکان به خانهای باشکوه در حومه یکی از شهرهای انگلیس، دچار چالشهای عجیبی میشوند و فاصله عاطفی غیرمنتظرهای بین افراد پیش میآید.
فیلم کریسمس پیشین | ۲۰۱۹ | Last Christmas
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰
کریسمس پیشین با عنوان اصلی Last Christmas، یک فیلم کمدی- رمانتیک به کارگردانی پال فیگ که داستان دختری ناراضی را روایت میکند. کیت (با بازی امیلیا کلارک) در یک فروشگاه کار میکند و از تمام جنبههای زندگی خود ناراضی است… با ورود تام (با بازی هنری گلدینگ) به زندگی کیت، فصل جدیدی در زندگی این دختر جوان آغاز میشود.
فیلم جنگ سرد | ۲۰۱۸ | Cold War
امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۱ از ۱۰۰
پاول پاولیکوفسکی با الهام از رابطه عاشقانه واقعی پدر و مادرش، شاهکار سیاه وسفید تلخی ساخته که در زمان جنگ سرد (Cold War) روایت میشود. رابطه متلاطم میان زولا و ویکتور در پی مشکلات روابط سیاسی لهستان و فرانسه در آن مقطع سختتر نیز میشود. پاولیکوفسکی با استفاده از طول مدت مناسب در فیلم، موفق شده فیلم عاشقانهای بسازد که تراژدی و امیدواری را به یک اندازه و به حد اعلاء در خود دارد.
فیلم اکتبر | ۲۰۱۸ | October
امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۲ از ۱۰۰
حالا که عموما فیلمهای آمریکایی و انگلیسی را مرور کردهایم، بد نیست سری هم بزنیم به بالیوود و فیلم هندی که حتی اگر در ژانر علمی-تخیلی هم ساخته شوند باز هم مایههای عاشقانه و اشکبرانگیز پررنگی در آنها به چشم میآید. به جای فیلمهای بزرگ و شناختهشده در تاریخ بالیوود که تعدادشان هم کم نیست، گزینه پیشنهادی فیلم نسبتا جدیدی است که در میان طرفداران فیلم های جدید عاشقانه هندی یک کشف محبوب به حساب میآید. اکتبر داستان دو جوان با خصوصیات اخلاقی و رفتاری متفاوت را روایت میکند که هر دو در یک هتل مشغول به کار هستند. همانطور که انتظار میرود دست تقدیر ماجرا میان دو شخصیت را به گونهای رقم میزند که چارهای به جز اشک ریختن در مدت زمان تماشای فیلم نداشته باشید.
انیمه نام تو | ۲۰۱۷ | Your Name
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۷ از ۱۰۰
ژاپن آوازه بلندی در ساختن فیلمها و انیمیشنهای عاشقانه فانتزی داشته و نام تو (Your Name) هم از این قاعده مستثنی نیست. این فیلم هم یکی از عناوین مهم در میان آثار مشابهاش است. نام تو اولین فیلم غیر از تولیدات هایائو میازاکی است که هم توانسته نظر مثبت بینندگان و منتقدان را جلب کند و هم در سال ۲۰۱۶، بالاتر از فیلم جنگ ستارگان: بیداری نیرو توانست عنوان پرفروشترین فیلم سال ژاپن را آن خود کند. این انیمه با داشتن خط داستانی بینظیر و ریزهکاریهای فراوان میتواند بهترین فیلم رمانتیک عمر هرکسی باشد.
فیلم من پیش از تو | ۲۰۱۶ | Me Before You
من پیش از تو (Me Before You) داستانی سرراست و روزمره دارد، اما کشش درخشان میان امیلیا کلارک و سم کلافین ما را بر آن میدارد تا فیلم را بهعنوان یکی از آثار مهم عاشقانه این دهه بشماریم. این فیلم رمانتیک به مسائلی مانند اختلاف طبقاتی میپردازد که در دو جبهه کاملاً مختلف اجتماعی یک زوج عاشق تصویر شده و نیز به این نکته میپردازد که عشق چطور بالاتر از تمام این مشکلات میتواند قرار بگیرد.
فیلم بلو جی | ۲۰۱۶ | Blue Jay
دیدن دوستان قدیمی همیشه حسی گیجکننده و چندگانه برای آدم به همراه دارد. این حس وقتی چندبرابر میشود که آنها عشاق قدیمی هم بوده باشند. بلو جی (Blue Jay) فیلم رمانتیک خوبیست چون سادگی و بیریا بودن را در تعهد روابط عاشقانه نمایش میدهد. وقتی رابطه عاشقانه کهنه و فراموششدهای دوباره بر لبه شکستی ظاهر میشود، حقیقتی ناگفته آنها را به یاد حس واقعیشان نسبت به هم میاندازد. حسی گرم و محزون با اولین تماشای بلو جی و گفتگوهای طبیعی و واقعیاش و حالات مالیخولیایی آدمهایش به آدم دست میدهد و فقط با تماشای چندین و چندباره فیلم است که این احساسات منجر به لذت میشوند.
فیلم برادر من | ۲۰۱۶ | Kardesim Benim
عد از هند میتوانیم سری هم بزنیم به ترکیه که این روزها با فیلمها و سریالهایش خانههای خیلی از هموطنان عزیز را اشغال کرده. خیلی از کسانی که سینمای روز جهان را دنبال میکنند شاید علاقه یا اعتنای چندانی نسبت به سینمای عامهپسند ترکیه نداشته باشند. اما اگر خواستید از این فیلمها و سریالها سر در بیاورید و ببینید که مردم چه چیزهایی را تماشا میکنند، برادر من با عنوان اصلی Kardesim Benim میتواند یکی از پیشنهادها باشد. فیلمی پرفروش و پرمخاطب با حضور دو ستاره محبوب این روزها یعنی بوراک اوزچیویت و مراد بز که به رابطه پر فراز و نشیب دو برادر میپردازد.
فیلم لالالند | ۲۰۱۶ | La La Land
دیمین شزل پس از موفقیت ویپلش به فکر گامی بزرگتر افتاد اما باز روی همان چیزی دست گذاشت که ظاهراً دغدغه همیشگیاش بوده و هست: عشق و موسیقی. لالالند خیلی زود تبدیل شد به یک پدیده و جوایز مهم سال را درو کرد، چرا که به شیوهای غیرمنتظره سعی در بازآفرینی حال و هوای موزیکالهای عصر طلایی هالیوود و پیوند زدن آن به دنیای معاصر را داشت و حاصل آن برای نسلهای گذشته خاطرهانگیز و برای نسل جدید شگفتانگیز بود. در عین تصویر تلخ از تسلیم ناخواسته عشق در برابر جبر زمانه، لالالند فیلمی شیرین و گرم در ستایش رویا و باور داشتن به آن است و قصهاش را در نسخهای خیالانگیز از شهر همیشه بیدار لسآنجلس روایت میکند. با وجود محبوبیت جهانی La La Land، این ساخته دیمین شزل منتقد هم کم ندارد و خیلیها نگاه آن به عشق را ناپخته و مسیر قصه را حاصل دستکاری فیلمساز برای رسیدن به نتیجه فعلی میدانند که به دلیل حال و هوای خاص و متفاوت، تماشاگران را زیادی ذوقزده کرده. چه با منتقدان موافق باشید و چه نه، هرطور حساب کنید نمیشود از موسیقی متن سحرآمیز و حضور دوستداشتنی اما استون و رایان گاسلینگ گذشت.
فیلم بروکلین | ۲۰۱۵ | Brooklyn
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۱ از ۱۰۰
بروکلین با دلشکستگی سروکار دارد. دلشکستگیای آنچنان سهمگین که به یاد آوردنش هنوز موجب درد و غم میشود. اما با این همه، همچنان که برخی شاعران تصدیق میکنند، عشق اگر دوسویه نباشد، از بین خواهد رفت. در فیلم بروکلین اما فاصله موجب تضعیف شور دلدادگی نشده و متقابل بودن عشق هر دو طرف قصه، بزرگترین عامل تکمیل شدن و موفقیت آن عشق است. کارگردان فیلم جان کرولی با قرار دادن قصه فیلم در دهه ۱۹۵۰ در آمریکا، بهترین دوران برای روایتهای عاشقانه، داستانی دلانگیز از عشقی میسازد که در آمریکا، کانادا، ایرلند و بریتانیا میگذرد. الیس لیسی، مهاجری ایرلندی که به بروکلین آمده، عشقی را پیدا میکند، آن را گم می کند و دوباره از نو مییابد. زنانگی الیس پله پله و به زیبایی در فصلهای مختلف فیلم نمایان میشود؛ بهاینترتیب تماشاچیان درگیر سفر وی میشوند.
هنگامی که وی به خاطر موضوع حاد خانوادگی مجبور به بازگشت به ایرلند شده و در معرض ازدواجی اجباری قرار میگیرد (حال آن که پنهانی با معشوقش در بروکلین ازدواج کرده است)، پیچیدگی عاطفی نمایش داده شده در فیلم موجب تسریع در روند هرچه زیباتر شدن فیلم و لذتبخشتر شدن آن در نظر مخاطب میشود. الیس مقابل حرفهای خالهزنکی و پچپچهای بیهوده روستانشینان سرزمین مادریاش پیرامون ازدواج پنهانیاش میایستد و به بروکلین بازمیگردد. اما نمیتواند معشوق گذشتهاش در ایرلند را نیز تماماً فراموش کند. مثل همیشه، یکی برنده و دیگری بازنده این قصه است. معشوق او در ایرلند مرد معصومی است، اما باید با سرنوشت و قوانین گاه ناراحتکننده عشق کنار بیاید. نگاه پرمعنای سورشا رونان تضمین میکند که این فیلم یکی از بهترین فیلم های عاشقانه دهه گذشته است.
انیمیشن سیندرلا | ۲۰۱۵ | Cinderella
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۳ از ۱۰۰
قصه محلی سیندرلا (Cinderella) آنقدر برای همه جهانیان آشناست که خط داستانیاش انگار نمیتواند هیچ چیز تازهای عرضه کند. آنچه این اقتباس لایواکشن از سیندرلا را زیبا و تازه میکند، برخورد جدید با قصه آن است. طراحی و تولید دستودلباز، صحنههای موزیکال رویایی و بازی دقیق بازیگران این فیلم رمانتیک ، افسانه احساسی رمانتیک را به فیلمی تبدیل کرده که ارزش دیدن و در خاطر ماندن را دارد.
فیلم بخت پریشان | ۲۰۱۴ | The Fault in Our Stars
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۶ از ۱۰۰
احتمالاً معروفترین فیلم رمانتیک برای بچههای هزاره تازه، بخت پریشان (The Fault in Our Stars) است که با ترکیب قصه دلگرمکننده و لوکیشنهای مسحورکننده، تبدیل به اثری شیرین شده است. با وجود انتقادها مبنی بر اینکه فیلم، اثری است که خیلی دقیق و مهندسیشده برای سرگرمی عوام ساخته شده، اما قابلیت بخت پریشان برای برانگیختن احساسات بیننده، شاید مورد بیتوجهی قرار گرفته شده باشد. عاملی که تمام موفقیت یک فیلم رمانتیک به آن وابسته است.
فیلم او | ۲۰۱۳ | Her
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۱ از ۱۰۰
در فیلم های عاشقانه همیشه برای همهجور آدمی جا هست. او هم مثل هدیهای از ژانر فیلم های رمانتیک، برای آدمهای درونگراست. تئودور، مردی منزوی که از همسرش طلاق گرفته، در ارتباط گرفتن با رفقا، همکاران و روابط عاطفیاش مشکل دارد. او یک سیستم هوش مصنوعی میخرد تا رازهای عشق را به او بیاموزد. سامانتا، دستیار مجازی تئودور که آوای دلنشین او را اسکارلت جوهانسون گویندگی کرده، تبدیل به همراه و شریک عاطفی غیرمعمول در زندگی او میشود. اسپایک جونز فیلم عاشقانه دلچسب و پرشوری ساخته است و بازی فوقالعاده واکین فینیکس موجب میشود که این اثر تبدیل به یک گنج شود.
فیلم پیش از نیمهشب | ۲۰۱۳ | Before Midnight
سهگانه پیش از… اثر ریچارد لینکلتر در سال ۲۰۱۳ با پیش از نیمهشب (Before Midnight) به پایانی میرسد که مستحقش بود. جسی و سلین که زمانی همدیگر را تصادفاً در قطار دیده و حس خاصی نسبت به هم پیدا کرده بودند، حالا تبدیل به زن و شوهری صمیمی شدهاند که بچههایشان را بزرگ میکنند. اما پسر جسی از همسر سابقش و مسئله حضانت وی، مشکلاتی را برای این زوج پیش میآورد. دو فیلم نخست این سهگانه کشمکش عاطفی این دو نفر را ساخته و پرداخته که بر اساس مکالمات هوشمندانه آنها بنا شده است. در دنیای آنها هر چیزی گاهی غمگین و گاهی شاد است، اما ندای حقیقی رابطه عاشقانه آنها در پیش از نیمهشب به گوش میرسد. این فیلم، روحیه شاد و شوخوشنگ دو اثر پیشین را درباره عشق دارد و نیز نگاهی واقعی به بلوغ در عشق میاندازد؛ از این بابت درست مانند فیلمهای عاشقانه اریک رومر و جان کاساوتیس است.
فیلم درباره زمان | ۲۰۱۳ | About Time
قصه عاشقانه دلچسب این فیلم رمانتیک دل هرکسی را روشن میکند و برای هرکدامشان، هم نمایشگر چیزی متفاوت است. درباره زمان (About Time) به خاطر فیلمنامه منحصربهفرد و بازیهای فوقالعاده کاراکترهای اصلیاش برنده بازی است. سفر در زمان و قصه عشقی پرسوزوگداز، در این فیلم ترکیبی ساخته که نمیتوان در برابر دیدنش مقاومت کرد.
فیلم دوباره شروع کن | ۲۰۱۳ | Begin Again
دوباره شروع کن (Begin Again) داستان عشقی ناگفته بین دو نفر را روایت میکند که از طریق عشق به موسیقی با هم آشنا شدهاند. مارک روفالو نقشی گیرا و غیرهالکی دارد که کشش خوبی میان وی و کیرا نایتلی ایجاد کرده. آهنگهای فیلم رمانتیک دوباره شروع کن برای بیان رنجهای دل عاشقی دردمند بهترین گزینه هستند.
فیلم گتسبی بزرگ | ۲۰۱۳ | The Great Gatsby
امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۶ از ۱۰۰
فیلم گتسبی بزرگ (The Great Gatsby) شاید بهترین و دقیقترین بازسازی رمان اف. اسکات فیتزجرالد در سینما نباشد، اما تراژدی زندگی جی گتسبی را بهخوبی ثبت و ضبط کرده است. زندگی ترحمانگیز گتسبی درست نقطه مقابل مهمانیهای پرخرج و بزرگیست که به امید دیدار مجدد معشوقهاش دیزی برگزار میکند. گتسبی تقریباً مثل مردهای متحرک است که تنها فرصت زنده ماندنش به عمل متقابل معشوقهاش بسته است. در اینجا، تراژدی عشق را زیر سایه میبرد، درست در هنگامی که گتسبی متوجه میشود که دیزی دربرابر احساسات خالصش کاملاً سرد و بیعاطفه است. در فیلم رمانتیک گتسبی بزرگ، لئوناردو دی کاپریو بار دیگر در یک نقش عاشقانه بهیادماندنی ظاهر شده است.
فیلم بدنهای گرم | ۲۰۱۳ | Warm Bodies
فیلم بدنهای گرم (Warm Bodies) به یادمان میآورد که عشق، تنها راه زندگی است و میشود گفت درواقع دلیل تپش قلب ماست. قالب کهن رومئو و ژولیت در تقاطعی با قصه عشقی میان یک زامبی و یک آدم در این فیلم رمانتیک نمایان شده است. ولی نترسید، این گرگ و میش (Twilight) نیست؛ فیلم سرشار از شوخی و لحظات شاد است.
فیلم هرگز رهایم مکن | ۲۰۱۳ | Never Let Me Go
امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۹ از ۱۰۰
هرگز رهایم مکن (Never Let Me Go) که براساس رمانی از کازئو ایشیگورو نویسنده ژاپنی-بریتانیایی ساخته شده، روایتگر تراژدی رمانتیکی آخرالزمانی است. این فیلم رمانتیک ترکیب غریبی است از عشق و اگزیستانسیالیسم که با تصاویری زییا درآمیخته و حسی از فیلمهای ترنس مالیک به بیننده منتقل میکند. بازی کری مولیگان و اندرو گارفیلد در این فیلم، نفسگیر و تکاندهنده است.
فیلم تنها عاشقان زنده ماندند | ۲۰۱۳ | Only Lovers Left Alive
جیم جارموش در فیلم چند ژانری خود، تنها عاشقان زنده ماندند (Only Lovers Left Alive)، قصه خونآشامهایی را تصویر کرده که شبیه هیچ فیلم دیگری نیست و رنگ سرخ در آن بیشتر نمادی از عشق است تا خون. آدام و ایو، خونآشامهای مثبت بافرهنگ فیلم هستند که بهخاطر نامیرا بودنشان در دام افسردگی افتادهاند و به سختی تلاش میکنند تا از دنیای هنر و عشق، برای خودشان منبع الهامی بیابند. ایو به آدام کمک میکند تا روحش را جوان سازد و سپس، برای مأموریت خونبار نهاییشان در راستای به دست آوردن عشق، با هم به پیش میروند.
فیلم همپیالهها | ۲۰۱۳ | Drinking Buddies
درام آرام و باحال همپیالهها (Drinking Buddies) هم برای تماشای با دلدارتان و هم برای جمع دوستان و مهمانیها بسیار مناسب است. طنازی موجود دراین فیلم رمانتیک هدف اصلی است و حرفهای دلبرانه غیرمنتظره شخصیتها بسیار بامزه و دیدنی است. تصویربرداری اثر بسیار زیباست و کاری دقیق روی آن صورت گرفته. این فیلم عاشقانه به شکلی باورنکردنی تماشایی و سرگرمکننده است.
فیلم قلمروی طلوع ماه | ۲۰۱۲ | Moonrise Kingdom
تنها با دیدن همین فیلم میتوان به استعداد وس اندرسون پی برد، حتی اگر معتقد باشید که باقی فیلمهای او بد یا بیارزش هستند. در میان فیلم های عاشقانه دهه اخیر، تنش رمانتیک در سنین بلوغ در فیلم قلمروی طلوع ماه به بهترین شکل نشان داده شده است. اندرسون مثل همیشه با شخصیتپردازیهای خاص، رنگهای براق و موسیقی پاپ، حسی از فیلمهای کمتر دیدهشده سینمای فرانسه را به این اثر داده است. تماشای آگاهی و بلوغ شخصیت قهرمان نوجوان فیلم، از پسِ بازی منحصربهفرد بازیگران آن، بسیار تماشایی است. معصومیت عشق هیچگاه دوباره به دست نخواهد آمد، اما کسی که قلمروی طلوع ماه را تماشا کند، میتواند آن را دوباره زندگی کند.
فیلم درگیر عشق | ۲۰۱۲ | Stuck in Love
فیلم رمانتیک درگیر عشق (Stuck in Love) حتی با وجود روایتی ناقص، موفق میشود تا توجه مخاطب را به واسطه شخصیتهای حساس و آسیبپذیرش جلب کند. ارتباط و اتصال شخصیتهای فیلم تقریباً مثل زندگی ماست: پیوند والدین، ارتباط عاشقانه و درگیریهای موقتی جسمانی. همه آدمهای فیلم درگیر تعریف کردن عشق هستند؛ عشقی که در آن گرفتارند و عشقی که البته به آنها احساس آزادی هم میدهد. درگیر عشق نه فقط از یک منظر متمرکز عشق رمانتیک آشنا، بلکه از تمامی زوایای ممکن، احتمال پدید آمدن عشق را بررسی میکند.
فیلم دیوانهوار | ۲۰۱۱ | Like Crazy
ماجراهای فیلم دیوانهوار (Like Crazy) با داشتن خوشسلیقگی و حساسیتهای هنری واضح و آشکار، براساس روابط لانگ دیستنس (از راه دور) چیده شده. قهرمانان فیلم عاشق شده، فارغ شده و دوباره عاشق میشوند. در زندگی حقیقی هم، عشق گاهی همینطور است و بهندرت شبیه آن چیز ایدئال و شستهرفتهای است که روی صفحههای نمایش پدید میآیند. پایانبندی مبهم این فیلم رمانتیک بهترین تصمیمی بود که کارگردان میتوانست در راستای امتداد دادن به دیدگاه واقعی عشق در زندگی، اتخاذ کند.
فیلم جین ایر | ۲۰۱۱ |Jane Eyre
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۲ از ۱۰۰
رمان محبوب جین ایر (Jane Eyre) نوشته شارلوت برونته توسط کری فوکوناگا اقتباس شده و به فیلم در آمده است. ملودرام عاشقانه قدیمی نه تنها به واسطه کارگردانی پخته و کاربلد فوکوناگا دوباره جان گرفته، بلکه کشش برنده میان دو بازیگر اصلی اثر یعنی مایکل فاسبندر و میا واشیکوفسکا نیز بر طراوت آن افزوده است. موسیقی متن داریو ماریانلی نیز به زیبایی بر جان فیلم نشسته است.
فیلم کپی برابر اصل | ۲۰۱۰ | Certified Copy
کپی برابر اصل (Certified Copy) موفق میشود بهجای نمایش تلاشهای مذبوحانه یک زوج برای حفظ زناشوییشان، افسانه رابطه عاشقانهای را که همیشه معیار ارزش بوده، درهم بکشند. سیر زندگی روزانه آنان را مجبور کرده مثل غریبهها با یکدیگر رفتار کنند تا دوباره عشقشان شعلهور بشود و این وجه اشتراک، آنها را تبدیل به کپی خالصی از یک طرح و مدرک اصلی کرده است.
فیلم زیردریایی | ۲۰۱۰ | Submarine
نخستین فیلم ریچارد آیوادی با عنوان زیردریایی (Submarine)، در زمینه بهترین فیلم نوجوانانه رمانتیک در دهه گذشته، حریف قدری برای قلمروی طلوع ماه از وس اندرسون به شمار میآید. درست همانند سبک اندرسون، آیوادی نیز اثرش را با رنگهای اصلی قدرتمندی، در تطابق با فرازونشیبهای زوج اصلی فیلم رنگآمیزی کرده است. زیردریایی حقیقتاً مشکلات نوجوانان را برای ابراز عواطف و افکار عاشقانهشان، بهویژه در سالهای پر از تغییر مزاج بلوغ، بهخوبی بیان میکند.
فیلم خواستگاری | ۲۰۰۹ | The Proposal
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۵ از ۱۰۰
این هم یکی از آن نمونههای عجیب است، فیلمی که توسط منتقدان خیلی تحویل گرفته نشده ولی در گیشه فروخته و در میان مردم هم محبوبیت زیادی دارد. احتمالا بخش عمدهای از موفقیت فیلم را باید مدیون نمک و جذابیت ذاتی ساندرا بولاک و رایان رینولدز بدانیم و البته ذات این جنس از کمدی – رمانتیک ها که ریشههایش برمیگردد به کمدیهای اسکروبال در دوران فیلمهای کلاسیک آمریکایی که قصهشان را بر اساس تقابلهای جنسیتی و سیر عشق تا نفرت شخصیتها بنا میکردند.
در The Proposal قصه درباره خانم سردبیری است که به دلیل مشکلات مهاجرتی در معرض خطر از دست دادن کارش قرار میگیرد و به ناچار از دستیارش میخواهد که صوری نقش نامزدش را بازی کند؛ رییس و زیردستی که چشم دیدن همدیگر را ندارند باید برای مدتی تظاهر کنند به عاشق و معشوق بودن و از جایی به بعد آنقدر در نقششان فرو میروند که کار بیخ پیدا میکند. با این قصه، باید منتظر کلی موقعیت بامزه و کلکل میان شخصیتهای اصلی باشید. با این که ازدواج اجباری و صوری در کمدی-رمانتیکها ایده نویی نیست و نمونههای مشابه زیاد دارد، موفقیت خواستگاری باعث شده که مورد اقتباس و بازسازی در کشورهای دیگر هم قرار بگیرد.
فیلم گرگ و میش | ۲۰۰۸ | Twilight
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۵ از ۱۰۰
در عالم سینما کم نیست تعداد فیلمهایی که گروهی از مردم ازشان متنفرند و گروهی دیگر دیوانهوار همان فیلمها را دوست دارند. تماشای این فیلمها میتواند اشک هر دو گروه را در بیاورد؛ گروه اول از سر اکراه موقع تماشای زورکی و گروه دوم هنگام تماشای چندباره فیلم و از شوق و لذت. مجموعه فیلمهای گرگ و میش در همین دسته قرار میگیرد که در عین نقدها و نظرات منفی بیشمار کشته و مرده دارد. با رونق اقتباس از رمانهای نوجوانانه یا اصطلاحا یانگ ادالت در هزاره جدید، مجموعه رمان استفانی مهیرز هم در مسیر اقتباس قرار گرفت و خیلی زود به اثر محبوب تینایجرها، به ویژه دخترها تبدیل شد، چرا که جنبههای عاشقانه در قصه به فانتزی آن غلبه دارد.
قصه درباره مثلث عشقی میان یک دختر و دو پسر است، اما چون یکی از پسرها خونآشام است و دیگری گرگینه و این دو گونه از دیرباز با هم سر جنگ داشتهاند، کار به جاهای باریک میکشد. جنبههای فانتزی و جلوههای ویژه را که بزنید کنار، اصل ماجرا درباره بحرانهای عاطفی دخترانه در دوران بلوغ و جوانی است. برای همین شاید قسمت اول بهترین فیلم مجموعه باشد چون روی همین موضوع تکیه بیشتری داشته است. از دیگر نکات قابل توجه Twilight انتخاب بازیگران هوشمندانه آن است و میبینیم که بعد از یک دهه هم رابرت پتینسون و هم کریستن استوارت جزو مهمترین ستارههای نسل خود به حساب میآیند.
فیلم غرور و تعصب | ۲۰۰۵ | Pride and Prejudice
در مورد غرور و تعصب بیشتر از آن که با یک فیلم سروکار داشته باشیم با رمانی مواجهیم که یکی از آثار مهم در ادبیات رمانتیک قرن نوزدهم است و احتمالا مشهورترین اثر جین آستن که با ظرافت و رندی تمام استاد روایت کردن زیر و بم احساسات زنانه بود و بعد از دویست سال همچنان به تعداد شیفتگان آثارش اضافه میشود. ماجرای عاشقانه پرچالش میان الیزابت و دارسی آنقدر کشش و جذابیت دارد که تاکنون دهها اقتباس از غرور و تعصب با عنوان اصلی Pride and Prejudice در سینما و تلویزیون صورت گرفته و به معنای واقعی کلمه این رمان مایه غرور و تعصب انگلیسیهاست.
با وجود فهرست طولانی اقتباسها از رمان جین آستن، احتمالا در حافظه نزدیک مخاطبان سینما فیلم جو رایت که سال ۲۰۰۵ ساخته شده و کیرا نایتلی و متیو مکفیدن نقشهای اصلی آن را ایفا کردهاند، بیشتر ماندگار شده. جالب اینجاست که رایت در اولین تجربه کارگردانیاش تصمیم گرفت تا هم در فرم و هم در بازخوانی قصه دست به ابتکاراتی بزند که فیلمش شبیه دیگر اقتباسهای متعارف و همیشگی از رمان نباشد. گذشت زمان نشان میدهد که تصمیماتش درست از آب درآمدهاند.
فیلم فیالواقع عشق | ۲۰۰۳ | Love Actually
امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۵ از ۱۰۰
بعضی وقتها فیلمها میتوانند به فراتر از آن چیزی تبدیل شوند که حتی خود سازندگانش هم انتظار دارند. نمونهاش همین فیلم فیالواقع عشق است که به رسم رایج و پرطرفدار در سینمای دو دهه پیش قرار بوده فیلمی شامل چند داستان عاشقانه مختلف با تم کریسمس باشد و با نمایش در تعطیلات سال نو حال تماشاگرانش را خوب کند. اما فیلم آنقدر حال تماشاگرانش را خوب کرد که تبدیل شد به یکی از محبوبترین فیلمهای قرن و شاید موفقترین اثر کارنامه ریچارد کرتیس.
کرتیس یکی از فیلمنامهنویسان مهم معاصر است که معمولا نامش از کارگردانهای فیلمها وزن بیشتری پیدا میکند یا حداقل به همان اندازه مورد توجه قرار میگیرد. آخرین کارش دیروز ساخته دنی بویل بود که سال پیش اکران شد و آخرین فیلمی هم که خودش کارگردانی کرده درباره زمان است که چند سال قبل ساخته شده. عنصر مشترک در تمام کارهای کرتیس، غنیمت شمردن لحظات برای عشق ورزیدن و لذت بردن از زندگی است، برای همین حتی در غمانگیزترین لحظات فیلمهایش هم مخاطب نوعی سرخوشی را تجربه میکند و به یاد آدمهای عزیز زندگیاش میافتد. هروقت که نیاز داشتید به حال خوب، کافی است یکی از فیلمهای کرتیس مثل همین Love Actually را تماشا کنید.
فیلم در حال و هوای عشق | ۲۰۰۰ | In the Mood for Love
اگر از منتقدان و طرفداران سینمای روشنفکرانه بخواهید که بهترین فیلم های عاشقانه و رمانتیک جهان را انتخاب کنند، بدون تردید یکی از گزینههای اصلی و پرتکرار آنها در حال و هوای عشق ساخته وونگ کار وای است که سال ۲۰۰۰ در جشنواره کن به نمایش درآمد و تقریبا در اکثر نظرسنجیهای صورت گرفته پیرامون بهترین فیلمهای قرن بیست و یکم همیشه بهعنوان یکی از آثار برگزیده حضور دارد. حتی اگر فیلم را ندیده باشید احتمالا موسیقی متن ویژه و گوشنواز آن را شنیدهاید. قصه این فیلم هنگکنگی درباره عشقی در طول سالیان است که هیچگاه فرصت بروز و عینیت پیدا نمیکند و در جان عاشق و معشوقی که امکان بودن کنار هم را ندارند، همچون گیاه رونده ریشه میدواند و در سکوت، بیشتر و بیشتر میشود؛ فراق در عین رسیدن و رنج به جای لذت در رابطهای که کمتر شبیه آن را در فیلمی دیدهاید.
در حال و هوای عشق با عنوان اصلی In the Mood for Love که در اصل فیلم اتمسفر و حال و هواست، نشان میدهد که برخلاف کلیشههای بازاری و دمدستی ژانر، یک عاشقانه میتواند به شکل دیگری هم پیش برود. تماشای فیلم از این جهت پیشنهاد ویژهای است که میتواند مقدمهای باشد برای آشنایی بیشتر با یکی از خاصترین آرتیستهای معاصر که البته چند سالی است فیلم تازهای نساخته.
فیلم تایتانیک | ۱۹۹۷ | Titanic
امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۶ از ۱۰۰
خیلیها هنوز از تایتانیک با لقب آخرین کلاسیک عظیم تاریخ سینما یاد میکنند. چه طرفدار فیلم باشید و چه نه، خیلی هم بیراه نیست؛ فراموش نکنید که سالها طول کشید تا رکورد فروش شگفتانگیز فیلم شکسته شود و الان هم که به جدول پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما نگاه میکنید، این تنها فیلمی است که در آن اثری از ابرقهرمان، سفینه، موجود فضایی، دایناسور، هیولا، جادوگر و هر عنصر فانتزی و تخیلی دیگری نیست و میتواند این فرضیه را اثبات کند که جاذبه عشق از هر شعبده و جادویی کاریتر است. حداقل در هالیوود که اینطوری است!
داستان را هم که حتما میدانید، عشق پسر فقیر به دختری که در آستانه ازدواجی تحمیلی قرار دارد، در میان یک فاجعه انسانی عظیم که به تنهایی میتوانست استعارهای از سقوط ساختارهای اجتماعی در پایان قرن بیستم باشد. موفقیت Titanic جیمز کامرون را به سلطان عالم تبدیل کرد و از لئوناردو دیکاپریو و کیت وینسلت ستارههایی دستنیافتنی ساخت. سال ۱۹۹۷ که فیلم اکران شد، جایی نبود که اثری از تایتانیک دیده نشود. حتی در ایران که نهایتا میشد فیلم را روی کپیهای نهچندان باکیفیت نوار ویاچاس تماشا کرد، کسی نبود که آن را ندیده باشد و حتی در دورافتادهترین شهرها هم پوستر و تیشرتهای جک و رز را پیدا میکردید. بیش از دو دهه از اولین نمایش تایتانیک گذشته و تماشای دوباره آن میتواند غافلگیرکننده باشد.
فیلم روح | ۱۹۹۰ | Ghost
سی سال پیش، روح با عنوان اصلی Ghost تبدیل به پدیدهای شد که هیچکس انتظارش را نداشت؛ پرفروشترین فیلم سال با بیش از ۵۰۰ میلیون دلار فروش، که سومین فیلم پرفروش تاریخ سینماهای آمریکا در زمان خودش هم حساب میشد؛ آن هم با بودجهای کمتر از ۲۰ میلیون دلار، کسب چند نامزدی اسکار و برنده شدن در دو رشته بهترین بازیگر زن مکمل (ووپی گلدبرگ) و بهترین فیلمنامه اوریجینال. حالا غافلگیری اصلی کجا بود؟ وقتی نام سازنده فیلم را میدیدید. در دهه هشتاد، جری و دیوید زوکر و جین آبراهامز با کمدیهای هجوآمیز و دیوانهواری مانند هواپیما! و سری فیلمهای اسلحه آخته حسابی مشهور شدند و شکل جدیدی از کمدی را در هالیوود جا انداختند که تحتتاثیر کارهای مل بروکس بود؛ بنابراین هیچکس انتظار نداشت که جری زوکر در اولین تجربه کارگردانی جداگانهاش به سراغ یک عاشقانه با مایههای فانتزی برود.
قصه این فیلم عاشقانه آمریکایی درباره یک زوج جوان است. پسر در اثر توطئه نارفیقش به قتل میرسد و روحش در زمین سرگردان میماند و سعی میکند که با هشدار دادن به دختر جلوی عملی شدن نقشه دوست خیانتکارش را بگیرد و در این راه چارهای ندارد جز این که از یک مدیوم حقهباز کمک بگیرد. فیلم پر از موقعیتهای بدیعی است که تا پیش از آن کمتر در سینما مشاهده شده بود و رابطه زوج اصلی فیلم به لطف حضور پاتریک سوایزی و دمی دمور، لطیف و سوزان از کار درآمده. برای پی بردن به تاثیر و محبوبیت فیلم در فرهنگ عامه کافی است همین را بدانید که بعد از روح میزان علاقه به هنر سفالگری به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد و خیلی از کسانی که دچار تجربه نزدیک به مرگ بودهاند، خاطراتی که در آن حال تعریف میکنند تا حدود زیادی تأثیرگرفته از صحنههای معروف این فیلم است!
فیلم کازابلانکا | ۱۹۴۲ | Casablanca
نزدیک به هشت دهه از ساخته شدن آن میگذرد و همچنان اگر کسی بخواهد مفهومی به نام سینمای کلاسیک آمریکا و فیلم عاشقانه آمریکایی را توضیح بدهد، بهترین گزینه است. آن هم در شرایطی که قرار نبود به فیلم بزرگ و مهمی تبدیل شود اما جادوی سینما کازابلانکا را برای همیشه در فرهنگ عامه ماندگار و به الگویی شکستناپذیر برای روایت عاشقانههای نافرجام تبدیل کرد. به جرئت میتوان گفت بسیاری از عاشقانههای مشهور تاریخ سینما اگر نه با الهام و تاثیر آشکار از Casablanca، حداقل در شیوه نمایش شعلهور شدن یک عشق قدیمی نیمنگاهی داشتهاند به این اثر کلاسیک که زمان هیچ خط و خشی بر روی آن نینداخته است.
نکاتی درباره فیلم کازابلانکا؛ عاشقانه ترین فیلم تاریخ
تقریبا هیچ عنصری را در این فیلم پیدا نمیکنید که جاودانه نشده باشد: از دیالوگهای شخصیتها گرفته تا حضور همفری بوگارت و اینگرید برگمن و نماهای معروف مانند خیس شدن نامه زیر قطرات باران یا دور شدن هواپیما در پسزمینه قاب در صحنه پایانی. کازابلانکا نشان میدهد که گاهی اوج دوست داشتن میشود دست کشیدن و تنها ماند با خاطراتی که دیگر شاید هرگز فرصت تکرار آنها وجود نداشته باشد. این همچنان کلاسیکترین روایت هالیوود از عشق است.
فیلم وقتی هری با سالی ملاقات کرد | ۱۹۸۹ | When Harry Met Sally
امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۷ از ۱۰۰
اگر آنی هال وودی آلن بعد از چند دهه همچنان بهعنوان بهترین فیلمی شناخته میشود که درباره ذات یک رابطه عاطفی و نقاط پیدا و پنهان آن ساخته شده، When Harry Met Sally هم میتواند مدعی عنوان بهترین کمدی-رمانتیک تاریخ باشد که در عین شیرینی و جذابیت در روایت قصه دوستی پرفرازونشیبی که به یک عشق ختم میشود، نگاهی پخته و بالغانه به رابطه عاطفی و این نیاز ناگزیر انسانی دارد. قصه درباره دختر و پسری با نقشآفرینی بیلی کریستال و مگ رایان است که برای سالها دوست نزدیک هم هستند بدون آن که با هم وارد رابطه شوند. و برای حفاظت از این دوستی، در برابر کششی که میانشان احساس میشود با تمام وجود مقاومت میکنند. اما…؛ برای فهمیدن آن اما حتما باید فیلم را ببینید.
فیلم را راب راینر کارگردانی کرده که در دهه هشتاد یکی از استعدادهای درخشان هالیوود بود و فیلمنامه را نورا افران نوشته که همچنان بهعنوان یکی از بهترین زنان نویسنده در تاریخ سینمای آمریکا شناخته میشود و تواناییاش در دیالوگنویسی و خلق عاشقانههای گرم و دوستداشتنی تکرارشدنی نیست. نکته اینجاست که در همکاری میان این کارگردان و نویسنده، هردوی آنها به نمونهای عینی برای پرداخت شخصیتها تبدیل شدهاند، طوری که شخصیت هری یادآور راب راینر است و سالی بازتابدهنده نورا افران.