معرفی، نقد و حاشیه های فیلم کت چرمی
جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی و سارا حاتمی در فیلم کت چرمی حضور دارند.
کت چرمی یکی از پربازیگرترین فیلمهای چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر بود و پس از پشت سر گذاشتن یک اکران عمومی، حالا در فیلیمو در دسترس است. در این مطلب نگاهی انداختیم به اطلاعات و حواشی این فیلم ساخته حسین میرزامحمدی. نظر شما درباره این فیلم چیست؟
خلاصه داستان فیلم کت چرمی
در خلاصه داستان فیلم کت چرمی که مسعود هاشمینژاد نگارش فیلمنامهاش را بر عهده داشته آمده است: «گاهی وقتها باید بین موندن و رفتن، مردن رو انتخاب کرد…»
بازیگران و عوامل فیلم کت چرمی
جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدیفر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل میدهند.
حسین میرزامحمدی یکی از فیلم اولیهای جشنواره چهل و یکم فیلم فجر بود که کت چرمی را ساخته است. این فیلم به تهیهکنندگی کامران حجازی یکی دیگر از فیلمهایی است که بنیاد سینمایی فارابی تولید آن را بر عهده داشته است. میرزامحمدی که از سینمای کوتاه پا به عرصه فیلمسازی گذاشته است پیش از این آثار کوتاهی از جمله فیلم ماشوم را ساخته است که مورد تحسین جشنوارههای داخلی و خارجی قرار گرفت.
تهیهکننده کت چرمی کامران حجازی است. او سال گذشته فیلم مرد بازنده ساخته محمدحسین مهدویان را تهیه کرده بود و مهدویان که سریال سقوط با مشاوره او در فیلیمو منتشر شده است، مشاور کارگردان کت چرمی نیز هست. همین ترکیب پشت دوربین کافی است تا بازیگران جلوی دوربین همان بازیگران تجربههای قبلی مهدویان و حجازی باشند. جواد عزتی از مرد بازنده و سریال زخم کاری پا به کت چرمی گذاشت و سارا حاتمی نوجوان نوظهور بازیگری که در سریال زخم کاری درخشید هم در این فیلم حضور دارد.
مجری طرح: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: آرمان فیاض، تدوین: عماد خدابخش، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، مدیرتولید: پیمان حمیدی، مدیر صدابرداری: محمد شاهوردی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح صحنه: بهزاد جعفری طادی، طراح لباس: آرتا ماهان، طراح چهرهپردازی: عباس عباسی، برنامهریز: افشین رضائی، دستیار اول کارگردان: علیرضا هاشمی، طراح جلوههای ویژه بصری: امین پهلوانزاده، طراح بدلکاری: امیرحسین خنجری، عکاس: امید صالحی.
جایزه های فیلم کت چرمی
Fajrسارا حاتمی | سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن | دوره چهل و یکم جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۱
صحبتهای عوامل فیلم در جشنواره فجر
کامران حجازی | تهیه کننده کت چرمی
دغدغه ما آسیب های اجتماعی و مردم است. ما از بهزیستی کمک نخواستیم و آنها هم کمک نکردند، ولی هر موضوعی درباره جایی یا نهادی ساخته میشود دلیل نیست که آنها کمک کرده باشند.
به نظرم هیچ شباهتی بین کاراکتر جواد عزتی در مرد بازنده با این فیلم وجود ندارد و متفاوت هستند. شاید فضای قصه شبیه باشد ولی آقای عزتی بسیار متفاوت است؛ آنجا نقش مرد ۶۰ ساله را دارد و اینجا ۴۵ ساله است. همچنین معتقدم هیچ سنخیتی میان این کاراکتر با نقش مالک در سریال «زخم کاری» وجود ندارد.
پروسه پروانه ساخت ما طولانی شد، چون موضوعات این چنینی دستخوش تغییرات میشود و شاید در چنین مواردی فیلمنامه اولیه را نتوان ساخت. پروسهای که طی کردیم اما اینگونه نبود که از چیزی که میخواستیم صرف نظر کنیم.
اتفاقی اخیرا رخ داده که خوشایند نیست باید تلاش کنیم با خط کشی بین مردم و بازیگران باعث انشقاق نشویم؛ ما تیم پربازیگری داشتیم و علاوه بر این همه ما به دموکراسی معتقدیم. علاوه بر اینها بازیگران ما سر پروژههای دیگری هم بودهاند و با همه این احوالات بوده است که بازیگران تصمیم گرفتهاند که بیایند یا نیایند. بازیگران پروژه ما و همه کارها به سینما کمک کردهاند آنها باعث شدند ما فیلم بسازیم و به نظرم بین مردم و بازیگران خط کشی نکنیم.
حسین میرزامحمدی | کارگردان کت چرمی
سال ۹۹ من فیلم کوتاهی داشتم که موضوع آن به پسربچههای بدسرپرست و بیسرپرست میپرداخت و در ادامه مستند خارج از محدوده را ساختم و رگههای «کت چرمی» از آنجا شکل گرفت. من با نویسنده ۳ فیلم کوتاه دیگر هم کار کردیم و ماحصل آنها به این کار بدل شد.
من در فیلم کوتاه هم که کار میکردم روایتگری و قصه گویی برایم مهم بود و تلاش داشتم تصویر را در درام مورد نظرم شکل دهم. نمیشود گفت مابهازا ندارد و همه تحقیقات ما را در بر میگیرد.
ما جلسات مختلفی با تهیه کننده و نویسنده برای بازیگران داشتیم. وقتی مشغول نگارش فیلمنامه بودیم ناخودآگاه برخی بازیگران را تصور کردیم و اکثر نقشها را با همان انتخاب اول سراغشان رفتیم. جواد عزتی هم برای من فراتر از یک بازیگر است و مثل برادر کنار من بود خیلی در این مسیر کمک کرد.
کیمیایی بسیار استاد محترمی است، ولی من از او وامداری نکردم، قهرمان ما با قهرمانهایی که آقای کیمیایی میسازند فاصله دارد.
روحیهای در پروژه ما وجود دارد که هرکسی که به تیم ما اضافه شد، برای ما آوردهای داشت. محمدحسین مهدویان شاید زبان روایتگری و تصویریاش با فیلم من متفاوت باشد، اما به شدت نکتههای درستی را در زمان فیلمبرداری و در مرحله تدوین به ما گفت. او سینما را میشناسد و من حتما میخواستم از کمکش استفاده کنم و در پست پروداکشن ایدههای خوبی داد.
مسعود هاشمینژاد | نویسنده
تصمیم داشتیم قصهای اجتماعی را برپایه عکسالعملها بسازیم. عقیده من این است که فیلم درباره اندوه عیسی و مسایل اجتماعی است. باند مواد مخدر در فیلم بالهایی است که فیلم ما را کامل میکند و گرنه فیلم بیشتر درباره اندوه عیسی برای از دست دادن دخترش است. او قهرمان بزن بهادری نیست مثل خیلی از کلیشهها بلکه قهرمانی مثل خیلی از افراد جامعه است که عمل قهرمانانه انجام میدهد.
قهرمان نوآر قهرمانی است که یا به دنبال عدالت است یا انتقام و در مسیر او موانعی هم وجود دارد که جزو ویژگیهای ژانری چنین فیلمهایی است؛ بنابراین داستانهای فرعی فیلم هم جزو قواعد ژانر بود.
سارا حاتمی | بازیگر کت چرمی
اولین تجربه بازیگری من سریال «زخم کاری» بود و این دومین تجربه کاری من است. ما در پیش تولید تمرینهای مختلفی داشتیم تا نقش باورپذیر شکل بگیرد؛ برای همین به کمپهای ترک اعتیاد میرفتیم، پرسوجو کردیم و تحقیقات مختلفی داشتیم. آقای عزتی برای رسیدن به نقش خیلی به من کمک کرد.
یادداشت کارگردان فیلم کت چرمی
کتچرمی از یک روز تقریبا سرد در اواسط پاییز ۹۹ شروع شد؛ وقتی که برای ساخت یکی از فیلمهای کوتاهم، ناممرده، در دل شهر به جستوجوی مردمانی بودم که شاید بتوانم درک درستتری از روایت خودم پیدا کنم؛ روایتی در مورد دختران و پسران جوانی که بهخاطر جبر اعتیاد کوچههای شهر را وجب میکردند. ساعت تقریبا ۱۱ شب بود که با دختری به اسم مهسا روبهرو شدم. ۲۱ ساله بود، اما ۲۱ سال زندگی نکرده بود. بگذریم از روزگاری که سپری کرده بود، اون یک جمله به من گفت که سرآغاز داستان «کتچرمی» شد. گفت: «میدونی چهقدر سخته که شبا فقط راه بری و راه بری و فقط راه بری بدون اینکه حتی جرأت کنی ثانیهای وایستی، و روزا که همه چی روشنه بتونی چند دقیقه بخوابی؟؟؟» معلوم بود که به اندازه ۲۱ سال خواب از این دنیا طلب داره. بعد از دو سال سفر پر ماجرای ما برای ساخت این فیلم، حالا وقت دیدن سفر پر ماجرای آدمای «کتچرمی» رسیده. زندگی یعنی همه این عواطف و احساسات، و فیلم هم یعنی خلق زندگی، یعنی خلق تمامی این عواطف و احساسات با هم و در کنار هم. فقط ای کاش درست خلق کرده باشیم!
نقد و نظر منتقدان درباره فیلم کت چرمی
ماهنامه فیلم امروز
حمید رستمی | حتی اگر نام محمدحسین مهدویان در تیتراژ به عنوان مشاور کارگردان نیامده بود هم حدس زدن اینکه نویسنده و کارگردان بهشدت از حالوهوای فیلمهای اجتماعی مهدویان – بهخصوص مرد بازنده و سریال زخم کاری – تأثیر گرفته، چندان دشوار نیست. حضور جواد عزتی و سارا حاتمی در نقشهای اصلی و فضای کلی فیلم کاملاً نشان میدهد با داستانی در امتداد همان دنیای ذهنی مواجهیم اما حسین میرزامحمدی در نخستین فیلم بلندش به دام «انباشت دغدغه» افتاده و گمان برده با یک فیلم میشود تمام مشکلات موجود را حل کرد.
در نتیجه تلاش کرده دلمشغولیهای پرتعداد خود را به نوعی در داستان جا دهد و به همین دلیل محصول نهایی با آشفتگی موضوعی همراه است و گاهی مایه سردرگمی میشود و رفتار آدمها و ارتباطاتشان منطق محکمی ندارد. مقولههای مهمی چون اعتیاد نوجوانان، بدسرپرستی والدین، طلاق، مرگ فرزند، قاچاق دختران، فساد سیستماتیک اداری، قصاص، تجاوز، پولشویی و… هر کدام قابلیت آن را دارند که موضوع داستانهای ملتهب و جذابی باشند اما در کتچرمی نویسنده با ناخنک زدن به هر کدام از آنها مجموعهای پر از درد و رنج و شرایط بغرنج اجتماعی طراحی کرده که بر خلاف تعدد و تکثیر تلخی، تأثیرگذاری آنچنانی بر مخاطب ندارد و او را به دنیای درون فیلم راه نمیدهد. انگار نویسنده مقهور ایده جذاب اولیه و سوءاستفاده یک مرکز خیریه کودکان بدسرپرست معتاد به عنوان عوامل ترانزیت مواد مخدر شده و برای این «دکمه» بدیع «کت»ی سفارش داده شده است.
فیلمساز که خود را به گفتمان عدالتخواهی در سپهر سیاسی ایران نزدیک میداند تمام دغدغههایش را مشابه اسلافش جزیینگرانه تحلیل کرده و از نگاه کلان و بالا به پایین به شرایط جامعه چشمپوشی کرده است. او سقف معضلات اجتماعی را وجود آدمهای منفعتطلب چون رفیعی میداند که در طول و عرض ساختار رشد کرده و برای خود امپراتوری اقتصادی و سیاسی ساختهاند و مصون از حسابرسیاند، در حالی که تکتک این عوامل بهظاهر مؤثر، معلول شرایطی نابهسامان هستند که مصرف موردی و خاص دارند و بعد از اتمام تاریخ مصرف، سرنوشت متفاوتی در انتظارشان است.
خبرگزاری ایسنا
علیرضا بهرامی | یکی از شاخصههای فیلمهای نوآر، فضای مهآلود جغرافیای پیرامونی توام با خیسی و رنگ توسیِ همه چیز است. قهرمان داستان اینگونه فیلمیها یک پلیس یا چیزی شبیه به آن است که یا از کار معلق و برکنار شده یا بهدلیل سرکشیها یا سوء تفاهمهایی، با سوء ظن دست و پنجه نرم می کند. او معمولا از بیخوابی، درد دندان، یک زخم در حال پیشروی و چیزهایی از این دست، در طول داستان فیلم رنج میبرد. او همچنین در طول فیلم قرار است درگیر یک درام خانوادگی هم علاوه بر موضوع جنایی فیلم باشد؛ و برای این منظور، خیلی وقتها مرگ فرزند یا همسرش در گذشته یا زمان حال، لایهای دیگر از قصه را به خود اختصاص میدهد. تا همینجای کار به این نتیجه رسیدید که فیلمهای نوآر با توجه به ساختار کلی و تقریبا ثابت، خود به خود شباهتهایی به همدیگر دارند که فیلمساز برای آنکه از حالت کلیشهای آن بکاهد، باید وجههای جدید و جدی در قصه به مخاطب عرضه کند.
حال مساله این است که اگر فیلمی که دستکم سعی داشته به فضای اینگونه فیلمها نظری جدی داشته باشد، فضا و عوامل حاضر مقابل دوربین فیلمش یادآور حس و حال فیلمهای دیگر، مخصوصا از سینمای بومی باید باشد و قضیه پیچیدهتر و تبعا دشوارتر میشود. چه از لحاظ بازیگران (جواد عزتی، پانتهآ پناهیها و…)، چه از نظر شخصیتها (همانها علاوه بر شخصیتی که سارا حاتمی بازیگر آن است) و چه از نظر طراحیها (صحنه، لباس، نور، چهره و…) و فیلم «کت چرمی» که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، یادآور فیلمهایی دیگریست که قبلا دیدهاید و بهنوعی مخلوطی از خیلی از آنهاست.
این البته به آن معنا نیست که فیلم اساسا جذابیت نداشته یا کارگردان آن توانایی لازم را نداشته است. اما به هر حال این پرسش پدید میآید که دقیقا هدف از اینهمه تکرار چیست؟ بهجد هم میتوان گفت که اتفاقا «مرد بازنده» که دیدن فیلم مورد بحث ما خود به خود مخاطب را به یاد آن میاندازد، فیلم موفقتری بود یا دستکم تکلیف خودش و مخاطب مشخصتر بود. فیلم «کت چرمی» علاوه بر ضعفهایی در پرداخت شخصیتها و میزانسن برخی صحنههای خاص، از جمله صحنه تصادف عمدی دارد، از مشکل در ریتم تدوین نیز رنج میبرد. البته شاید این امر با ایده و فکر خاصی بوده باشد اما باید از کارگردان پرسید که انتخاب ریتمی چنین کُند برای یک اثر نیمه جنایی، دقیقا به چه علت بوده است؟ با این حال، «کت چرمی» فیلمی نیست که عموم مخاطبان به آن روی خوش نشان ندهند؛ مخصوصا در دورانی که فیلمهای با قهرمانهای عصیانگر، ساختارشکن و تا حدودی خشن، در جهان و از جمله در ایران با اقبال روبهروست.
انصاف نیوز
لقمان مداین | فیلم کت چرمی آمده تا بگوید دستگاه امنیتی مراقب همه چیز هست، سررشته امور از دستش خارج نیست و با مفسدین همکاری ندارد. برعکس آن چیزی که در فیلم مرد بازنده مهدویان بود و سیستم امنیتی را در خدمت کارتل های اقتصادی نشان می داد. آمده جلوی عوامل خودسر را بگیرد، تا اعتماد سازی کند، امید را احیا کند، آمده ابعاد پنهان پرونده ها را نشان دهد و افراد را از تصمیم های عجولانه منصرف سازد، برخلاف آن چیزی که در مرد بازنده شاهد بودیم وقتی کاراکتر جواد عزتی از سیستم اداری خود و دستگاه امنیتی ناامید شده بود و تصمیم به اقدامات خودسرانه گرفت. آمده تا ضعف قانون را در دفاع مشروع پررنگ کند، بلکه به آن رسیدگی شود، که دیگر زنان و دختران در یک قدمی تعرض و تجاوز اگر از خود دفاع کردند و حادثه ناگواری پیش آمد، قربانی امر بزرگتری نشوند.
فیلمنامه در روایت خوب ظاهر شده، قصه کاملی دارد، دیالوگ پردازیاش به دور از افشای اطلاعات است، ساده و روان نگاشته شده، گره گشایی به دست نویسنده انجام نمی شود، پیرنگش دقیق بوده و خرده پیرنگ های کاملی برایش ترسیم شده است. تعلیق های خوبی دارد، شروع فیلم جذاب است، ما را با شخصیت قهرمان آشنا می کند، ضد قهرمانی خوبی ترسیم کرده و قهرمانش قوی ظاهر شده است، عطف بندی و اوج درستی دارد و مهم تر از همه ضد ارزشی طرح شده که به مرور تبدیل به ارزش می شود.
با نقش آفرینی درخشان یکایک بازیگران مواجه هستیم، نقش را برای خود کرده اند، آزادی دارند، پرروح و پرمفهوم بازی می کنند، مرزشکنی می کنند، صدا و حرکاتشان با صحنه و متن هماهنگ است، صلبیت در کلام و انقباض جسمانی ندارند، تسلط بر انرژی خود دارند و با فراز و فرود متن آن را به خوبی کنترل می کنند، در صدایشان تاثیر صداقت را حس می کنید، میمیک صورتشان با ضرب سخن همگون است، به کاراکترشان بعد داده اند و از کلمات بیهوده استفاده نمی کنند.
خبرگزاری ایرنا
سام بهشتی | فیلم کت چرمی به لحاظ فیلمنامه و منطق روایی ضعفهایی دارد اما موضوع ملتهب و جسورانهای که دستمایه قرار داده است در نحوه روایت جهان کارگردان، به درستی پیش میرود و چفت و بستها روی کاغد به خوبی شکل گرفته و برای یک فیلمساز اول، یک قدم مثبت محسوب میشود. فیلم اول هر کارگردانی مهم ترین اثر سینمایی خالقش محسوب می شود و در سینمای امروز که در حال پوست انداختن است، استعدادهای تازهای در حال شکوفا شدن و شکل گرفتن هستند. این که فیلمساز بتواند واقعیت موجود در جامعه اش را روایت کند و دوربینش را در جای درست قرار دهد یک دستاورد مهم تلقی میشود.
حسین میرزامحمدی فیلمساز جوانی است که در نخستین گام و اولین فیلمش به سراغ موضوع ملتهبی رفته است که از دل جامعهاش بیرون میآید. کت چرمی به لحاظ فیلمنامه و منطق روایی ضعف هایی دارد اما موضوع ملتهب و جسورانه ای که دستمایه قرار داده است در نحوه روایت جهان کارگردان، به درستی پیش می رود و چفت و بست ها روی کاغد به خوبی شکل گرفته و برای یک فیلمساز اول، یک قدم مثبت محسوب می شود.
سعید اسلامزاده | کت چرمی شباهتی با سینمایی دارد که در تمام این سالها در امریکا و کشورهای اروپایی و خود ایران ساخته شده و مضمونش قهرمانی است که به تنهایی دنبال حل کردن یک موضوع اجتماعی میرود و در مقابل مجموعهای از سیستمها قرار میگیرد و باید به دنبال کشف یک معما و پیدا کردن یک فرد یا مجموعه فاسد باشد. معمولا این گونه از موضوعات از اتفاقاتی که در کف جامعه میافتد و مردم عادی از آن بی اطلاع هستند الهام میگیرند.
کت چرمی مبتنی بر رفتارها و نگاه یک قهرمان است که میخواهد به تنهایی حتی فراتر از قانون مشکل را حل کند؛ مشکلی که حالا دیگر دغدغه شخصیاش شده و فیلم از این منظر قابل تقدیر است چرا که تلاش میکند یک مسئله اجتماعی را برطرف کند؛ هرچند این مسئله اجتماعی میتواند تبعات اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی هم در جامعه پیدا کند و اینها موضوعاتی هستند که ما به صورت گسترده در جامعه نمیبینیم، اما به دلیل این که خاصیت و تم دراماتیک جذابی دارند برای ساخت یک فیلم سینمایی خوب هست و جواب میدهند و میشود به سراغ چنین موضوعاتی رفت و معمولا هم داستانهای این گونه فیلمها به طور مشخص در دو طبقه پایین یا بالای جامعه اتفاق میافتد و قهرمان داستان هم که پلیس و مامور یا کارمند دولت است در میانه کار همواره از این سیستم دولتی حذف میشود و کنار میرود و به تنهایی کار خودش را ادامه و انجام میدهد.
نور نیوز
جواد عزتی مهمترین بازیگر کت چرمی است اما بهترین بازیگر فیلم سارا حاتمی است؛ دختر نوجوانی که با «زخم کاری» دیده شد و در نخستین تجربه سینماییاش نمایشی درخشان دارد. پانتهآ پناهیها هم نمایش قابل قبولی دارد اما عزتی در کت چرمی به تکرار افتاده و نقشآفرینیاش برای مخاطب تازگی ندارد، درست مثل «صابر ابر» و «بهزاد خلج» که هیچکدام نمایش بدی ندارند، اما تکراریاند و همین تکرار، به نقطه ضعف فیلم تبدیل میشود.
کت چرمی در امتداد مسیر «مرد بازنده» و قبلتر از آن «لاتاری» و در کنار فیلمهایی مثل «شنای پروانه» مسیر جدیدی در سینمای اجتماعی ایران باز کردهاند. مسیری که آشکارا از تلخیهای بیپایان و بنبستنمایی فاصله میگیرد و از پایانبندیهای امیدبخش و روشن واهمه ندارد. کت چرمی با کمی خلاقیت میتوانست فیلم مهمتری باشد اما در وضع موجود، یک فیلم متوسط است. فیلمی سرگرمکننده و تاحدی تأملبرانگیز که عمیق نمیشود و احتمالاً به ماندگاری نمیرسد.
سلام سینما
عباس مدحجی | کت چرمی درامی ست که تنه به تنه نوآر یا حتی در شاخصهایی نئونوآر میزند با تلاش برای استفاده از شاخصههای کلیدی ژانر. قهرمان افسرده با گذشتهای غمگین و هدف اصلاح و انتقام. اما این نوآر ایرانی چنان که به شاخصه های ژانر وفادار است به بدیع بودن و خلاقیت وفا ندارد. استفاده از کلیشه های متعددی مثل چک سفید امضا، نجات اعدامی از پای چوبه دار، درخواست پول برای رضایت، رئیس ترسو، پلیس خوب و… چنان در تاروپود فیلم تنیده شده که شاکلههای اصلی آن را سراسر پوشانده و اسکلتی کلیشهای به آن داده. گویی که سناریست تلاش داشته فرمولی از پیش تعیین شده و آشکار را مجددا اثبات کند.
افشین علیار | سوژه اجتماعی بسترسازی مناسب میخواهد و قطعاً پژوهش و تحقیق لازم دارد. زمانی که عیسی نمیتواند شخصیت مستقل باشد، چگونه میتوانیم او را به عنوان یک ناجی بپذیریم؟ اساساً شخصیت او به عنوان کارمندی که در حرفه خودش جسور است و سعی دارد بر خلاف جهت آب حرکت کند و از مرسومات اداری دوری کند تا به هدفش برسد به شدت تکراری است. نکته منفی این تعریف میتواند این باشد که انتخاب جواد عزتی برای شخصیت عیسی فرهمند اشتباه بودهاست، چراکه او ما را به یاد جواد عزتی «مرد بازنده» میاندازد. مطابق همان شخصیت احمد خسروی درونگرا و تلخ که میخواهد خودش به تنهایی با فساد اداری کشور مبارزه کند و با توبیخهای پی در پی مواجه میشود. عدم پرداخت و پردازش لازم در فرآیند فیلمنامه، تلاش فیلمساز را کاملاً پس زده و در چنین شرایطی ما با یک اثر الکن طرف هستیم که جز شعار دادن آن هم با کلیشهایترین حد ممکن کاری از دستش ساخته نیست. پس این گونه میتوانیم بگوییم که ایده مورد نظر به دلیل عدم پرداخت تلف شدهاست و هر چقدر تلاش میکند نمیتواند رو به جلو باشد. زمان فیلم میتواند ساعتها ادامه داشته باشد، چون فیلمساز سعی داشته مخاطب را متأثر سوژهاش کند، اما تأکید بر احساسگرایی فیلم یا ساختن قهرمان از عیسی تبدیل به سینما نشدهاست و به هیچوجه نهتنها شخصیت عیسی، بلکه ثریا را هم نمیتوانیم باور کنیم.