فیلم دیده نشده از ناصرحجازی و علی دایی
حجازی نور بود..نور مستطیل سبز در تاریکی های فوتبالی که روزهای تلخش بیشتر از خوشی ها بود و هست...ناصرخان بی مانند بود..حتی جنس غم هایش فرق می کرد...حتی سکوتش پر از فریاد بود..ناصرخان را همه دوست داشتند ..حتی آن هایی که سواد فوتبالی نداشتند اما شعور عاشقی کردن را داشتند ..عشق به حجازی سوای فوتبال بود...حجازی مغرور بود و جنتلمن...بی مانند بود و بی انتها...تنها بود و تنها بود و تنها...
ناصر حجازی از بهترین دروازهبانان تاریخ ایران و دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۱۳۵۰ بود. فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال ناصر حجازی را دومین دروازهبان برتر قرن بیستم قاره آسیا پس از محمد الدعایه عربستانی معرفی کردهاست،.ناصرحجازی به عنوان چهل و یکمین دروازهبان برتر قرن بیستم جهان از نگاه فدراسیون آمار و تاریخ فوتبال جهان شد. ناصرحجازی برگزیده روزنامه نیونیشن چاپ سنگاپور به عنوان یکی از ۱۰ دروازهبان برتر جهان در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۹۸۰ و جز ۱۰ بازیکن برتر قاره آسیا در تمامی ادوار مسابقات جام جهانی از نگاه سایت ورزشی و معتبر ESPN FC معرفی شدهاست.در ادامه جزییاتی از زندگی ناصر حجازی اسطوره فوتبال ایران و استقلال را می خوانید.
آغاز فوتبال ناصرحجازی
ناصر حجازی در ۲۳ آذر سال ۱۳۲۸ در تهران به دنیا آمد. پدر ناصرخان متولد تبریز بود.
حجازی روزی با دوستانش به تماشای مسابقات فوتبال منطقه ۸ میرود و در آنجا تیم منتخب مدرسهاش بازی داشت که اتفاقاً دروازبان تیم آسیب دیده بود. حسین دستگاه (خبرنگار وقت کیهان ورزشی) که مربی تیم مدرسه بود او را صدا میزند و از او می خواهد که درون دروازه بایستد.
ناصرخان از زبان خودش این گونه تعریف میکرد: من فوتبال را تنها به صورت تفریحی دنبال میکردم و رشته اصلیام بسکتبال بود و حتی برای تیم جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شدم. ماجرای فوتبال بازی کردنم از اینجا شروع شد که روزی با دوستان به تماشای بازی آموزشگاهی که تیم مدرسه ما هم در آن شرکت داشت رفتیم. در همان روز دروازهبان تیم مدرسه ما آسیب دید مربی تیم مرا صدا زد و گفت ناصر بیا درون دروازه باش من هم گفتم آقا اصلاً من نمیتوانم من فقط گاهی فوتبال بازی میکنم آن هم هافبک تیم نه دروازهبان.
مربی دست بردار نبود و میگفت تو قد بلند هستی و بسکتبالیست هم بودی حتماً میتوانی چند توپ هوایی رو بگیری. خلاصه با اصرار مربی و با ترس و لرز و دلهره رفتم درون دروازه. آن روز برای من، روزی به یاد ماندنی و خاطرهانگیز است. خودم هم باورم نمیشد با وجود آنکه برای اولینبار درون دروازه ایستاده بودم، اینقدر خوب توپ میگرفتم. بازی که تمام شد همه تماشاگرانی که برای دیدن مسابقه آماده بودند تشویقم کردند.
حجازی در دوران بازیگری در تیمهای فوتبال نادر، تاج، شهباز و استقلال بازی کرد. تیم نادر اولین باشگاه حجازی بود که با دریافت ۳۰۰ تومان با این تیم قرارداد بست.. ناصرخان بعد از این دروازه بان تاج تهران شد.
ناصر حجازی با تیم تاج سابق در سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۵۰ قهرمان تهران و در سال ۱۳۵۳ قهرمان لیگ دوم تخت جمشید شد. حجازی در سال ۱۳۵۶ به شهباز رفت و یک سال و نیم بازی برای این تیم را تجربه کرد و در سال ۱۳۵۸ به استقلال بازگشت. حجازی گویی خانه اش استقلال بود و این تیم را بیشتر از هرجای دیگری دوست داشت.اسطوره در مرحله دوم حضور در جمع آبیپوشان، هفت سال دیگر در این تیم بازی کرد و با آبیهای تهران دو بار در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۴ در حالی که بازوبند کاپیتانی تیمش را بر بازو میبست، قهرمان مسابقات فوتبال جام باشگاههای تهران شد.
ناصرخان زمانی که با تیم ملی به فرانسه رفت (پیش از جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین) با پیشنهاد تیم پاری سن ژرمن فرانسه مواجه شد. نماینده این تیم در اردوی تیم با مهاجرانی درباره انتقال حجازی صحبت کرد اما حشمت مهاجرانی حجازی را متقاعد کرد که بعد از جام جهانی ممکن است با پیشنهادهای بهتری روبهرو شود و به این ترتیب این انتقال صورت نگرفت.خیلی ها این تصمیم را نتدرست دانشتند.
بعد از حضور در جام جهانی ناصرخان در سال ۱۳۵۶ از طرف باشگاه منچستر یونایتد پیشنهادی دریافت کرد و یک ماه با این تیم تمرین کرد و ۵ بازی نیز در تیم ذخیرههای منچستر انجام داد. آنها در نخستین بازی در اولدترافورد ۵ بر صفر بولتون را شکست دادند و حجازی درخشش چشمگیری در آن بازی داشت. بعد از آن دیدار "دیوید فکستون" سرمربی منچستر حجازی را پسندید تا در یکی دیگر از بازیهای تدارکاتی حجازی در برابر تیم استوک سیتی برای منچستر یونایتد بازی کرد.گویی نقطه درخشش ناصرخان در یک مرحله متمرکز نبود و همه آرزوی داشتن دروازه بانی مانند او را داشتند.
افتخارات ناصر حجازی
در سمت بازیکن (باشگاهی)
قهرمانی جام باشگاههای تهران (۱۳۴۷)
قهرمانی جام باشگاههای تهران (۱۳۴۸)
قهرمانی جام حذفی (۱۳۴۸)
جام میلز هندوستان (۱۳۴۸)
نایب قهرمانی جام باشگاههای تهران (۱۳۴۹)
نایب قهرمانی جام حذفی (۱۳۴۹)
قهرمانی جام باشگاههای آسیا (۱۳۴۹)
جام میلز هندوستان (۱۳۴۹)
قهرمانی جام باشگاههای تهران (۱۳۵۰)
قهرمانی جام دوستی (۱۳۵۱)
نایب قهرمانی جام هندوستان (۱۳۵۱)
قهرمانی جام اتحاد (۱۳۵۲)
نایب قهرمانی جام تخت جمشید (۱۳۵۲)
قهرمانی جام تخت جمشید (۱۳۵۳)
قهرمانی جام حذفی کشوری (۱۳۵۶)
در سمت بازیکن (ملی)
حضور در بازیهای المپیک مونیخ ۱۹۷۲ (۱۳۵۰)
قهرمانی جام ملتهای آسیا ۱۹۷۲ (۱۳۵۰)
قهرمانی در مسابقات جام ایران (۱۳۵۱)
قهرمانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ (۱۳۵۲)
قهرمانی جام ملتهای آسیا ۱۹۷۶ (۱۳۵۴)
کسب سهمیه حضور در بازیهای المیپیک ۱۹۷۶ (۱۳۵۴)
حضور در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین (۱۳۵۶)
مقام سومی جام ملتهای آسیا ۱۹۸۰ (۱۳۵۸)
در سمت مربی
قهرمان لیگ کشور ۱۳۷۶
قهرمانی جام پرچم ترکمنستان (۱۳۷۶)
نایب قهرمانی لیگ کشور (۱۳۷۷)
نایب قهرمانی جام باشگاههای آسیا ۱۳۷۷
صعود به جمع ۸ تیم برتر آسیا همراه با تیم محمدان بنگلادش
ناصر حجازی در تیم ملی
ناصر حجازی در ۱۷ سالگی توسط رایکوف به تیم فوتبال جوانان ایران دعوت شد. پس از چند بازی دوستانه در آستانه حضور تیم ملی جوانان در رقابتهای آسیایی بانکوک در یکی از تمرینات؛ از ناحیه کتف مصدوم شد و از سفر به تایلند بازماند. این حادثه برای ناصرخان خیلی سخت بود زیرا در آستانه اولین سفر خارجی، به دلیل مصدومیت از تیم جوانان خط خورد.
ناصرخان در سال ۱۳۴۸ و در سن ۱۹ سالگی دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران شد و نخستین بازی ملی خود را در آنکارا در مقابل پاکستان انجام داد که با برد همراه بود.
ناصرخان در ۱۷ سالگی توسط رایکوف به تیم ملی جوانان دعوت شد. در اولین بازی خود برای تیم ملی جوانان در دیداری دوستانه در امجدیه مقابل تیم تاج بازی کرد که بسیاری از بزرگان آن زمان حضور داشتند و آن بازی به تساوی ۳ - ۳ رسید. در نیمه اول یک گل خورد و تعویض شد. سپس مهدی عسگرخانی به جای حجازی به میدان رفت اما آنقدر ترسید که خود را مصدوم نشان داد تا تعویض شود و دوباره حجازی را به میدان فرستادند.
او از تیم نادر به تیم ملی رسید و وقتی در آنکارا، در جام سنتو، شکست ۴ بر صفر مقابل ترکیه را تجربه کرد، همه از او قطع امید کردند به جز یک نفر - بازیکن ساز بزرگی به نام رایکوف!
به این ترتیب، ناصرخان در سال ۱۳۴۸ و از ۱۹ سالگی دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران شد. حجازی اولین بازی ملی خود را در ۲۲ شهریور ۱۳۴۸ در آنکارا در مقابل پاکستان انجام داد که با نتیجه ۴ بر ۲ به نفع ایران پایان یافت. بعد از ملحق شدن به تیم ملی ایران وی توانست با تصاحب جام ملتهای آسیا در سال ۱۳۴۶ به افتخارات خود بیفزاید. بهترین بازی و البته خاطره انگیز ترین بازی وی برای تیم ملی ایران دیدار رفت مرحله مقدماتی المپیک ۱۹۷۲ مونیخ در برابر کره شمالی بوده است که در ورزشگاه ۷۰ هزارنفری اما خاکی این کشور برگزار شد. سرمربی تیم کره شمالی در پایان این بازی گفت: دست خدایان از آستین دروازهبان ایران - ناصر حجازی - بیرون آمد و تیم ما را ناکام کرد؛ البته خود حجازی، بازی دوستانه تیم ملی جوانان با زسکا را در مسکو روسیه بهترین بازی خود میداند. پس از این بازی، برای اولین بار روزنامه آیندگان از حجازی تیتری به این مضمون زد که ناصر حجازی در برابر توپخانه ارتش مسکو هرگز تسلیم نشد.البته که حجازی در هیچ بازی از زندگی تسلیم نشد.
این بازی نقطه عطف دروازه بانی ناصرخان بود و او در این دیدار در توپگیری، باور نکردنی ظاهر شدو بیشتر از همیشه درخشید.ناصرخان قهرمانی در جام ملت های آسیا را ۲ بار دیگر در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۴ همراه با تیم ملی ایران تجربه کرد. در سال ۱۳۵۰، او تیم ملی ایران را در بازی های المپیک مونیخ ۱۹۷۲همراهی کرد و در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین نیز در ۳ بازی برای تیم ملی به میدان رفت.
. حجازی در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین در ۳ بازی برای تیم ایران به میدان رفت که در بازی اول برابر هلند علیرغم دریافت ۲ گل از روی نقطه پنالتی از سوی کمیته برگزاری مسابقات در تیم منتخب روز اول جام جهانی برگزیده شد. . ۱۱ سال حضور در تیم ملی، ۶۲ بازی ملی و یک دوره پر افتخار، عملکرد ناصر خان حجازی است.
ناصر حجازی در ۶۲ بازی ملی خود تنها ۶۱ گل دریافت کرد و تیم ملی در این بازیها صاحب۲۸برد، ۱۷ مساوی و ۱۷ باخت شد. ناصر حجازی، آخرین بار در ۶ مهرماه سال ۱۳۵۹ و در حالی که تنها ۲۹ سال داشت و در بازی ایران-کویت درون دروازه تیم ملی قرار گرفت. حجازی تا این سال دروازه بان اول ایران بود اما بعد از آن به دلیل خصومتهای شخصی بعضی از افراد به دلیلخ قانون من درآوردی - قانون ۲۹ ساله ها - که حضور در دروازه را برای بازیکنانی که بیش از ۲۹ سال دارند منع می کردند و در اوج دوران ورزشی از تیمملی کنار گذاشته شد. حجازی در سال ۱۳۶۵ فوتبال را در سن ۳۶ سالگی کنار گذاشت.
خنجر از پشت قلعه نوعی!
20 اردیبهشت 1378 بود، استقلال 10 روز بعد از شکست در برابر جوبیلو ایواتای ژاپن در فینال لیگ قهرمانان آسیا، در ورزشگاه آزادی به مصاف سایپا رفت. بازی که سرنوشت ماندن مرحوم ناصر حجازی را در استقلال تعیین میکرد. بازی تا دقیقه 45 3 بر 1 به نفع استقلال بود، استقلالی ها خوشحال از پیروزی پر گل میرفتند تا اولین پیروزی خودشون بعد از ناکامی در لیگ قهرمانان آسیا را جشن بگیرند، اما مرحوم حجازی در آن روز حرفش در نیمکت برو نداشت، بازیکنان حرفش را نادیده میگرفتند و ترکیب را خودسرانه چینش میکردند. اما انگشت اتهام بیشتر به سمت قلعه نویی بود، فردی که از آن روز به بعد دیگر نتوانست اتهام "رئیس مافیا" را از پیشانی خود پاک کند. ناصر حجازی رفت و جمله "قلعه نویی از پشت به من خنجر زد" ماند. قلعه نویی اکنون و با گذشت 2 دهه از آن بازی تاریخی، همچنان به خاطر گناه نا بخشودنیش از روی نیمکت ها با بدترین القاب نامیده میشود..
به گفته هواداران استقلال، آن روز استقلال به سایپا نباخت، بلکه به قلعه نویی باخت!
مستند من ناصرحجازی هستم
من ناصرحجازی هستم فیلمی است مستند که در آن ضمن پخش تصاویر فوتبالی و شخصی کمتر دیده شده و حتی دیده نشده از اسطوره ملی ایران، به بررسی زندگی ناصر حجازی در پنج فصل با نامهای : من رویایی دارم ، آخرین مرد مقاوم ، سهراب کشی ، استقلال تا استقلال و پرواز عقاب پرداخته است. در این فیلم پیرامون وقایع زندگی ناصر حجازی و خاطره نگاری از همبازی ها ، مربیان و شاگردان او گردآوری شده است. صدای شهاب حسینی، مهران مدیری، بهرام رادان، پرویز پرستویی، مسعود رایگان و رویا تیموریان هم روایت این فیلم را بر عهده داشتند که در بخش های مختلف گوینده نریشنهای بودند.
چه کسانی در مورد حجازی نظر دادند
در فیلم " من ناصر حجازی هستم " حشمت مهاجرانی ، جعفر کاشانی ، حسین کلانی ، علی پروین ،علی دایی، نصراله عبداللهی ، مهدی حاج محمد ، محمد رضا عادلخانی ، منصور رشیدی ، حسن روشن ، بیژن ذوالفقارنسب ، اصغر حاجیلو ، جهانگیر کوثری ، پرویز مظلومی ، محمد زادمهر ، سعید مراغه چیان ، بیژن طاهری ، رضا رجبی ، مرتضی فنونی زاده ، رضا فروزانی ، حسین ترابپور ، بهزاد غلامپور ، علی دایی ، بهنام ابوالقاسم پور، علیرضا اکبرپور ، پژمان جمشیدی ، علی موسوی ، ایوب اصغرخانی ، محمد خرمگاه ، محمد نوازی ، کریم باقری ، علی چینی ، علی کریمی ، وحید طالب لو ، مهدی سید صالحی ، مهرداد پولادی ، علی فتح الله زاده ، مهدی تاج ، حسین هدایتی ، امیر رضا خادم ، پرویز سیار ، هادی دزفولی ، اردشیر لارودی ،عادل فردوسی پور، شادروان ناصر احمدپور ، حمید رضا صدر ، امیر مهدی ژوله ، کیومرث پوراحمد ، حسن فتحی ، تهمینه میلانی ، خشایار الوند ، جمشید مشایخی ، نیکی کریمی ، سیامک انصاری ، رضا یزدانی ، عبدالرضا اکبری ، بهزاد فراهانی ، رسول نجفیان ، شهرام حقیقت دوست ، حمیدرضا آذرنگ حضور داشتند.
خداحافظی با ناصرخان
خبر ابتلای ناصر حجازی به سرطان ریه، اواخر آذر ۱۳۸۸ اعلام شد. انتشار تصاویری از او پس از آغاز شیمی درمانی در اسفند همان سال، علاقمندان ورزش در ایران را به شدت متاثر کرده بود. ناصرخان در 2 خرداد از این دنیا پر کشید و رفت.تشییع جنازه او یکی شلوغ ترین مراسم هایی بود ک مردم در آن حضور پیدا کردند.صدای گریه های دوست و دشمن طنین انداز محفلی بود که جنتلمن ترین مرد فوتبال را بدرقه می کرد.
در دورانی که ناصر حجازی در بیمارستان بستری بود، مسئولین زیادی به ملاقات او رفتند و وعدههای فراوانی برای تقبل مخارج سنگین درمان او داده شد. مدتی بعد حجازی در مصاحبهای گفت: حتی یک ریال هم کمکی از جانب مسئولان نشده. البته من نیز احتیاجی به کمک آقایان ندارم. برای بازیافتن سلامتی ام حتی فرش خانهام را هم خواهم فروخت. حجازی یک بیت شعر هم خواند: من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بیآبی / ولی با خواری و ذلت پی شبنم نمیگردم.این شعر بر روی سنگ مزار ناصرخان حک شد.
علی دایی کشف حجازی بود.
علی دایی همیشه این نکته را عنوان کرده که موفقیتش در فوتبال را مدیون ناصرخان می داند زیرا اگر در آن روزها حجازی او را معرفی نمی کرد شاد سرنوشت او به راه دیگری ختم می شد.در واقع علی دایی یکی از بزرگترین کشف های ناصرخان بود.