بهلول مرد مسنی که دختر ۱۶ ساله ای به نام شیما را به قتل رسانده و جسدش را در حیاط خانه‌اش دفن کرده بود، از زندان آزاد شد.

سایت شماره یک:

اخبار حوادث ، شیما، دختر ۱۶ساله‌ای که همراه پدر و مادرخوانده‌اش در شرق تهران زندگی می‌کرد روز ۲۶مردادماه سال۹۸ از خانه خارج شد و دیگر برنگشت.

آن روز وقتی خبری از شیما نشد خانواده‌اش از پلیس کمک خواستند و در ادامه معلوم شد که دختر ۱۶ساله آخرین بار در ترمینال بیهقی دیده شده است. بررسی دوربین‌های ترمینال نشان می‌داد که او سوار یک خودروی پژو که راننده‌اش مردی مسن بود شده است.

این مرد که بهلول نام دارد احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد دختر نوجوان را چند خیابان آن طرف‌تر پیاده کرده و از سرنوشت او بی‌اطلاع است.

در شرایطی که شیما سرنوشت مبهم و رازآلودی پیدا کرده بود، پدرخوانده‌اش همچنان به‌دنبال پیدا کردن ردی از او بود. وی حتم داشت که راننده پژو(بلهول) از سرنوشت دخترش با خبر است.

به همین دلیل درحالی‌که ۱۵‌ماه از مفقود شدن شیما می‌گذشت در فیلم کوتاهی از رئیس وقت قوه قضاییه درخواست کمک کرد و با دستور قاضی‌القضات رسیدگی به پرونده از سر گرفته و بهلول بار دیگر بازداشت شد.

او این بار اعتراف کرد که شیما را به قتل رسانده و جسد را در باغچه حیاط خانه صاحبخانه‌اش دفن کرده است. به این ترتیب مأموران راهی آنجا شدند و با پیدا شدن بقایای جسد شیما، اسرار ناپدید شدن دختر ۱۶ساله برملا شد

در جریان رسیدگی قضایی به این پرونده بود که معلوم شد پدر و مادر واقعی شیما در مشهد زندگی می‌کنند. آنها زمانی که دخترشان چند روز بیشتر نداشت سرپرستی او را به زن و شوهری که فرزندی نداشتند سپرده بودند. با این حال طبق قانون آنها اولیای دم شیما محسوب می‌شدند و حق شکایت و پیگیری پرونده را داشتند.

با شناسایی این زن و شوهر، آنها از قاتل شکایت کردند و خواستار قصاص او شدند. مدتی بعد پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در نوبت رسیدگی قرار گرفت.

در شرایطی که قرار بود، بهلول به اتهام قتل شیما در دادگاه محاکمه شود، پدر و مادر واقعی شیما با دریافت دیه قاتل دخترشان را بخشیدند. مادر واقعی شیما گفت: من دو مرتبه ازدواج کردم. از شوهر اولم ۵فرزند داشتم اما از او جدا شدم و دوباره ازدواج کردم. شیما که آن زمان اسمش را مریم گذاشته بودم از ازدواج دومم بود.

به‌جز او ما صاحب یک پسر هم شدیم. زمانی که من شیما را به دنیا آوردم اعتیاد داشتم.

یک روز به‌خاطر اعتیاد دستگیر شدم و من و بچه‌ام را به دادگاه بردند. وقتی می‌خواستند حکم بدهند من خواهش کردم که اجازه بدهند با برادرم تماس بگیرم تا بیاید بچه‌ام را ببرد.

آن زمان موبایل نداشتیم. برادرم به دادگاه آمد و من دختر ۱۰روزه‌ام را به او دادم. من حدود ۲۰روز زندان بودم و بعد آزاد شدم و برادرم گفت که دخترم را به یک خانواده سپرده است. شنیدم که آدم های خوبی هستند و بهتر می توانستند به دخترم برسند تا اینکه شنیدم او به قتل رسیده است.

بعد از اینکه اولیای دم از قصاص قاتل فرزندشان اعلام گذشت کردند، بهلول از چوبه دار فاصله گرفت اما به لحاظ جنبه عمومی جرم و به اتهام آدم‌ربایی پای میز محاکمه رفت.

در حالی که ادله موجود در پرونده نشان می‌داد بهلول حدود ۲ ماه شیما را در خانه خود مخفی کرده و در این مدت اجازه بیرون رفتن به او نمی‌داده و همچنین شیما اجازه برقراری تماس هم نداشت؛ قضات دادگاه او را به تحمل ۸ سال حبس محکوم کردند.

بهلول پس از صدور این رای به حکم اعتراض کرد که پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما قضات اعتراض وی را نپذیرفتند و مهر تایید بر حکم صادر شده زدند.

در این شرایط پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. بهلول اما در زندان نامه ای نوشت و در خواست عفو داد. او گفت که سنش بالا رفته و دچار بیماری های مختلف شده است. درخواست عفو او پذیرفته شد و بهلول چند روز قبل از زندان آزاد شد.

همشهری

تگ های مرتبط