چهار نکتهای که بعد از انتخابات دیروز آشکار شد
این که حدود ۶۰ درصد مردم ایران با صندوق قهر کرده اند، باید پیامی صریح و بی پروا به حاکمیت باشد. این پیام اسفند گذشته نیز در انتخابات مجلس داده شد.
آن گونه شمارش رسمی آرا تا این لحظه نشان می دهد و نیز بر اساس خبرهای غیررسمی، حدود ۴۰ درصد مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۸ تیر شرکت کردند و مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به مرحله دوم رفته اند تا یکی از آنها جمعه آینده، به عنوان رئیس جمهور ایران برگزیده شود.
در این باره چند نکته قابل توجه است:
1- این که حدود 60 درصد مردم ایران با صندوق قهر کرده اند، باید پیامی صریح و بی پروا به حاکمیت باشد. این پیام اسفند گذشته نیز در انتخابات مجلس داده شد.
اگر جمهوری اسلامی همانند هر حکومت دیگری به بقا و مشروعیت می اندیشد، چاره ای جز تعامل با مردم و کسب رضایت آنها از طریق اجرای خواسته های عمومی ندارد.
نظام باید بین مطالبات اکثریت و سلیقه اقلیت، طرف اول را برگزیند و بداند مادام که مردم را دارد، نباید واهمه ای از افول داشته باشد. جمهوری اسلامی، بدون مردم، چیزی جز پیکری بی روح نخواهد بود. از این رو به ویژه باید حرف ها و خواسته های نسل جوان به عنوان صاحبان اصلی و مهم کشور را بشنود و در برابر آنها تمکین کند. نمی شود که مدام از مردم گفت و در عمل، از سیاست خارجی گرفته تا مناسبات اجتماعی و سبک زندگی، نادیده شان گرفت.
معنای "خالص سازی" در عمل، "مردم زدایی" است و میدان دادن به متوهمانی که فکر می کنند جای خدا و مردم نشسته اند، جفای همزمان به مردم، ایران، جمهوری اسلامی و حتی اسلام است.
2- تا پیش از این تقریباً همه تحلیل ها حاکی از این بود که در مشارکت 40 درصدی، اصولگرایان برنده می شوند. با این حال در همین مشارکت اندک نیز پزشکیان رأی بیشتری دارد؛ یکی از فعالان رسانه ای اصولگرا در این باره نوشت: چه کرده ایم که در انتخابات 40 درصدی هم مردم به ما اقبالی ندارند؟!
این هم پیام دوم مردم به حاکمیت است. به بیان دیگر،آن 60 درصد غایب و رای دهندگان به پزشکیان -که گزینه مطلوب جریان حاکم نبود- حامل یک پیام به حاکمیت بودند: ما تغییرات جدی می خواهیم.
جمهوری اسلامی باید دل مردم را به دست آورد که در شرایط کنونی، کاری است سخت ولی هنوز ممکن. باید اصلاحات بزرگی انجام شود تا مردم ایران بار دیگر احساس کرامت و حرمت کنند؛ این برای یک ملت، حتی از نان شب هم مهم تر است و تنها یا یک تحول رخ می دهد: مردم بازتاب خود و خواسته هایشان را در کارگزاران نظام و تصمیمات آنها ببینند.
3- کار قالیباف را به عنوان یک مدعی ریاست جمهوری بعد از 4 بار کاندیداتوری و شکست در انتخابات یا کنارهگیری به نفع رقیب، تمام شده دانست. او باید دلایل این شکست را در بین مشاوران انتخاباتیاش و همچنین حواشی پیرامون خود در یک سال گذشته جستجو کند و سعی نماید عنوان ریاست مجلس در 4 سال آینده را برای خود حفظ کند.
4- مسعود پزشکیان به عنوان نفر اول انتخابات در دور اول برگزیده شده و احتمالا به عنوان رئیس جمهور هم انتخاب خواهد شد. او حمایت همه جانبه اصلاحطلبان، روحانی و حزب سازندگی، سید محمد خاتمی، کروبی و ... را پشت سر خود داشت و این تعداد رای (تا لحظه انتشار این خبر هشت میلیون و سیصد هزار رای) نشان می دهد گفتمان اصلاح طلبی در میان مردم دیگر طرفدار چندانی ندارد و این گروه سیاسی باید طرح تازهای برای محبوبیت میان مردم برگزیند. زمانی بود یک «تَکرار میکنم» سیدمحمد خاتمی، یک روحانی چندان شناخته نشده میان مردم (روحانی) را با رای قاطع رئیس جمهور میکرد.