جنایت
جنایت دلخراش در خانه ویلایی؛ راز جسد در میان شعلههای آتش
جنایت و مرگ دلخراش جوان مشهدی میان شعلههای آتش | اختلاف بر سر ارثیه یا آتش سوزی اتفاقی ؟
با رازگشایی پلیس از جسد سوخته جوانی که در میان شعلههای آتش یک ساختمان ویلایی کشف شد، این پرونده در حالی با دستورهای ویژه قضایی آغاز شده است که فرضیه جنایت خانوادگی در اولویت کنکاش های تخصصی قرار دارد.
به نقل از روزنامه خراسان، صبح روز جمعه گذشته اهالی بولوار عبدالمطلب مشهد با مشاهده دودهای غلیظی که از یک ساختمان دو طبقه ویلایی زبانه می کشید، از خانه هایشان بیرون آمدند و بی درنگ با مرکز آتش نشانی تماس گرفتند. دقایقی بعد خودروهای آتش نشان آژیر کشان وارد خیابان رئوف شدند و درحالی که شیلنگ های سنگین اطفای حریق را بر دوش گرفته بودند، دل به شعلههای آتش زدند و عملیات امداد و نجات را آغاز کردند چراکه احتمال میدادند افرادی از اهالی منزل در میان شعله گیر افتاده باشند. لحظه های اضطراب و نگرانی به سختی سپری می شد و امدادگران ایثارگر همچنان به خاموش کردن زبانه های آتش در طبقه همکف ساختمان ادامه می دادند تا این که ناگهان در میان دودهای غلیظ اتاق خواب پیکر سوخته جوانی ۴۵ ساله نمایان شد.
در همین حال جوان دیگری که به طور مجردی در طبقه دوم ساختمان زندگی می کرد به نیروهای آتشنشان گفت: برادر بزرگترش که «پدرام-ش» نام داشت در همین طبقه و به صورت مجردی زندگی می کرد که حالا جسدش در اتاق خواب کشف شده است.
در این شرایط نابسامان و آشفته و با صدور دستوری از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) بلافاصله گروهی مشترک از نیروهای گشت نامحسوس و افسران کارآزموده دایره تجسس عازم محل آتش سوزی شدند و تحقیقات گسترده ای را با راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد آغاز کردند چراکه بررسی مقدماتی اوضاع و احوال صحنه آتش سوزی رگه هایی از وقوع جنایت را نشان می داد. هنوز شعله های آتش به طور کامل خاموش نشده بود که دکتر قاضی صادق صفری، دستورات تخصصی برای انتقال جسد جوان ۴۵ ساله به پزشکی قانونی و رازگشایی از فرضیه آتش افروزی جنایی را صادر کرد.
این گونه بود که گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (سرپرست پلیس آگاهی مشهد)در کنار مقام قضایی قرار گرفتند و به کنکاش های تخصصی ادامه دادند. طولی نکشید که نظر پزشکی قانونی به این فرضیه جنایی قوت بخشید و تحقیقات هدفمند را به سوی جنایت خانوادگی سوق داد چراکه آثاری از خفگی با رشته طناب گونه روی گردن جوان ۴۵ ساله نمایان بود و معاینات پزشکی هم «مرگ» را قبل از سوختن پیکر وی به تصویر می کشید.
با افشای این ماجرای تکان دهنده، قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دوباره به صحنه آتش سوزی بازگشت و تحقیقات میدانی خود را در حالی به جنایت آتش افروزی گره زد که فرضیه انفجار از طریق باز گذاشتن شیر گاز شهری نیز زیر ذره بین تحقیقات قرار گرفت. از سوی دیگر گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمدآگاهی مشهد) وارد عمل شدند و برادر کوچک تر مقتول را با دستور قاضی ویژه قتل عمد دستگیر کردند که در طبقه بالایی ساختمان زندگی می کرد.
او در بازجویی ها مدعی شد: در ماجرای آتش سوزی و مرگ برادرش نقشی ندارد و تنها با صدای انفجار و حضور آتش نشانان متوجه این حادثه وحشتناک شده است.این درحالی است که بررسی های نامحسوس کارآگاهان از بروز اختلافات خانوادگی بر سر ارثیه حکایت دارد.