این 13 فیلم برتر برگمن را باید قبل از مرگ تماشا کرد.

سایت شماره یک:

درست است؛ اینگرید برگمن، این زن سوئدی موقر و زیبا در همان روزی که به‌دنیا آمد چشم از جهان فرو بست. وقتی سال ۱۹۳۹ در سن ۲۴ سالگی راهی آمریکا و هالیوود شد، کلمه‌ای انگلیسی بلد نبود. برگمن توسط «دیوید اُ.سلزنیک» تهیه‌کننده افسانه‌ای هالیوود کشف شد. نظام استودیویی همان ابتدا می‌خواست ابروهای ضخیم و طبیعی برگمن را کوتاه کرده و او را غرق در آرایش گریم کند، اما دخترک زیر بار نرفت و هالیوود را مجبور به عقب‌نشینی کرد. سلزنیک هم سرانجام پذیرفت تا اینگرید برگمن به عنوان اولین «هنرپیشه طبیعی» روی پرده‌های سینما ظاهر شود.

«هاوارد هیوز» تهیه‌کننده و هوانورد معروف هالیوود آن‌چنان مجذوب برگمن شده بود که یک استودیو برایش خرید و خلاصه این سوئدی خون‌گرم توانست خیلی زود خودش را در دل بزرگ‌ترین‌های هالیوود جا کند و در تعدادی از بهترین فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینما حاضر شود. در این مطلب نگاهی می‌اندازیم به برترین آثار این بازیگر مطرح سینمای جهان. بخشی از این مطلب توسط مهران باقی نوشته شده است.

اینجا می‌خوانید  نهفتن فهرست 

1 فیلم سونات پاییزی | ۱۹۷۸ | Autumn Sonata

2 فیلم قتل در قطار سریع‌السیر شرق | ۱۹۷۴ | Murder on the Orient Express

3 فیلم ملاقات | ۱۹۶۴ | The Visit

4 بی‌احتیاط | ۱۹۵۸ | Indiscreet

5 فیلم استرومبولی | ۱۹۵۰ | Stromboli

6 فیلم در برج جدی | ۱۹۴۹ | Under Capricorn

7 فیلم ژاندارک | ۱۹۴۸ | Joan of Arc

8 فیلم بد نام | ۱۹۴۶ | Notorious

9 فیلم طلسم‌ شده | ۱۹۴۴ | Spellbound

10 فیلم چراغ گاز | ۱۹۴۴ | Gaslight

11 فیلم زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند | ۱۹۴۳ | For Whom the Bell Tolls

12 فیلم کازابلانکا | ۱۹۴۲ | Casablanca

13 فیلم دکتر جکیل و آقای هاید | ۱۹۴۱ | Dr. Jekyll and Mr. Hyde

فهرست بهترین فیلم های عاشقانه جهان

فیلم سونات پاییزی | ۱۹۷۸ | Autumn Sonata

این فیلم واپسین اثر سینمایی است که اینگرید برگمن در آن حضور داشت و نخستین و آخرین همکاری‌اش با اینگمار برگمان نیز محسوب می‌شود. فیلم داستان زن پیانیست مشهوری را روایت می‌کند که پس از سال‌ها دخترش را ملاقات می‌کند. اما این ملاقات به بحث‌های دردناکی منجر می‌شود که به روح و روان هر دوی آن‌ها آسیب می‌رساند. برگمان پس از درگیری‌ها با اداره مالیات در سوئد، از طریق کمپانی‌اش در آلمان غربی سابق این فیلم را ساخت. زبان فیلم سوئدی است و اینگرید برگمن پس از سال‌های طولانی سرانجام این فرصت را پیدا کرد که در فیلمی با زبان مادری‌اش صحبت کند. اگرچه او پس از این فیلم در چند اثر تلویزیونی نیز ظاهر شد اما به قول پیتر کووی منتقد سینمایی سرشناس، سونات پاییزی در واقع «آواز قو» اینگرید برگمن محسوب می‌شود.

فیلم قتل در قطار سریع‌السیر شرق | ۱۹۷۴ | Murder on the Orient Express

یکی از قابل اقتباس‌ترین آثار «آگاتا کریستی» جنایی‌نویس مشهور، رمان «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» است که دو اقتباس سینمایی مهم از آن صورت گرفته: یکی شاهکاری که «سیدنی لومت» در سال ۱۹۷۴ ساخت، دیگری را هم «کنت برانا» سال ۲۰۱۷ کارگردانی کرد.

نسخه کلاسیک این اقتباس به مراتب جان‌دارتر از نسخه اخیر آن است و بازیگران بی‌نظیری مانند «آلبرت فینی»، «لورن باکال»، «شان کانری»، «ژاکلین بیسه» و اینگرید برگمن در آن بازی می‌کنند. فیلم درباره تحقیقات کارآگاه «پوآور» در مورد قتل مرد سرمایه‌داری است که در یک قطار سریع‌السیر که به خاطر طوفان در کوه‌های صربستان گیر افتاده به قتل رسیده. پوآرو باید با گفت‌وگو با مسافران مختلف قطار پرده از راز این قتل بردارد. فیلم یکی از جذاب‌ترین آثار سینمایی دهه ۷۰ است و به اندازه کتاب شما را سرگرم و میخ‌کوب می‌کند.

در این تولید بین‌المللی که شماری از سرشناس‌ترین بازیگران سینمای آن دهه ایفای نقش کرده‌اند، اینگرید برگمن نقش گرتا اولسون را بازی می‌کند، زنی ظاهراً ساده‌دل که حتی به درستی نمی‌‌تواند صحبت کند. برگمن قرار بود نقش دیگری را بازی کند اما او خودش این نقش کوتاه را انتخاب کرده بود و سیدنی لومت کارگردان فیلم نتوانست نظر او را تغییر دهد اما برای جبران این کار او صحنه‌ای را در فیلم جای داد که برگمن در یک نمای طولانی تقریباً پنج دقیقه صحبت می‌کند. شاید همین سکانس باعث شد که برگمن سومین جایزه اسکارش را دریافت کند. فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته آگاتا کریستی ساخته شد و با موفقیت مالی روبرو شد.

فیلم ملاقات | ۱۹۶۴ | The Visit

این فیلم اقتباسی سرشناس از نمایشی نوشته فردریش دورنمات است و اینگرید برگمن در آن نقش زنی به نام کارلا را بازی می‌کند که سال‌ها پیش از شهر بیرون انداخته شده اما اکنون زن ثروتمندی است که دنبال انتقام آمده است. فیلم در جشنواره فیلم کن، نامزد دریافت نخل طلا بود و تولیدی بین‌المللی محسوب می‌شود، چون چند کمپانی سینمایی از نقاط مختلف دنیا در تهیه آن شرکت داشته‌اند. برگمن بر خلاف نقش‌های آثار گذشته‌اش در این‌جا آشکارا نقش زن پرنفوذی را برعهده دارد که پا بر روی احساسات گذشته‌اش نهاده و آماده است برای انتقام، جان مردی را بگیرد که بیش از دیگران به او بد کرده است. آنتونی کویین نقش سرژ را بازی می‌کند، که هر چه تلاش می‌‌کند، نمی‌تواند کارلا را از تصمیم‌اش که درخواست مرگ اوست، منصرف کند.

بی‌احتیاط | ۱۹۵۸ | Indiscreet

این فیلم دست کم گرفته‌ شده، دومین همکاری بین «کری گرانت» و اینگرید برگمن بود. سال قبل، برگمن که دومین اسکار عمرش را برنده شده بود امکان حضور در مراسم را نداشت و گرانت به جای او جایزه را دریافت کرد. یک سال بعد مجددا فرصتی فراهم شد تا این دو سوپراستار باهم در فیلمی ظاهر شوند.

هیچ‌گاه معلوم نشد آیا بین اینگرید برگمن و گرانت رابطه عاشقانه‌ای وجود دارد یا نه، اما در هرحال صمیمیت بین این دو ستاره همیشه در هالیوود زبان‌زد بود و همه می‌دانستند شیمی بین برگمن و گرانت بسیار غلیظ است و خوشبختانه این شیمی روی پرده سینما هم به وضوح جاری است. فیلم یک کمدی رمانتیک است درباره «آنا» یک بازیگر و مجری صحنه که از نبود عشق در زندگی‌اش نالان است. آنا در ضیافت مجللی که خواهش ثروتمندش برپا کرده با یک بانک‌دار باهوش به نام «فلیپ» (گرانت) آشنا می‌شود و آن دو فوری به یکدیگر دل می‌بندند. اما مشکل این‌جاست که فلیپ قبلا ازدواج کرده است!

فیلم استرومبولی | ۱۹۵۰ | Stromboli

برگمن در این فیلم همسرش روبرتو روسلینی، نقش یک زن آواره به نام کارین را در اردوگاه مهاجران جنگ بازی می‌کند که اصالتا اهل لیتوانی است و در ایتالیا با ماهیگیری ازدواج می‌کند که از اسرای زمان جنگ بوده است. شوهر کارین به او قول می‌دهد که در جزیره‌اش استرومبولی زندگی خوبی برای او فراهم کند. کارین متوجه می‌شود که آن‌جا جزیره‌ای بی آب و علف است و زندگی در آن دشوار است. فیلم در ایتالیا جایزه بهترین فیلم سال را دریافت کرد اما منتقدان امریکایی نظری بسیار منفی نسبت به آن نشان دادند. برخی معتقد بودند شخصیت برگمن در فیلم آشکار و قابل فهم نیست و تقریباً در هیچ صحنه‌ای از فیلم به تمامی از خودش مایه نگذاشته است

فیلم در برج جدی | ۱۹۴۹ | Under Capricorn

برگمن در سومین همکاری‌اش با هیچکاک، در این درام تاریخی بازی کرد. منتقدان فیلم بازی برگمن و دو بازیگر دیگر فیلم را باشکوه دانستند اما ضعف فیلم را در دیالوگ‌ها و موقعیت سه شخصیت اصلی در برابر همدیگر تشخیص دادند. هیچکاک این بار نیز مانند فیلم طناب از نماهای طولانی و میزانسن‌های پیچیده استفاده کرد که برخی این را در تضاد با شگرد‌های همیشگی او برای ایجاد تعلیق دانستند. با این حال پیتر بوگدانوویچ در گفت‌و‌گو با هیچکاک اذعان کرد که منتقدان فرانسوی نشریه کایه دوسینما در برج جدی را  یکی از بهترین فیلم‌های هیچکاک ارزیابی کرده‌اند.

فیلم ژاندارک | ۱۹۴۸ | Joan of Arc

برگمن که پیش از بازی در این فیلم، در نمایش صحنه‌ای آن بازی کرده بود، بار‌ها دیگران را واسطه کرده بود تا در فیلم سینمایی آن بازی کند و بازی‌ در این نقش را برای خودش یک رویا می‌دانست.  سرانجام ویکتور فلمینگ ترجیح داد بار دیگر با برگمن همکاری کند و از او برای بازی در نقش ژاندارک دعوت کرد. آماده شدن این فیلم برای نمایش عمومی مصادف شد با ماجرا‌های عاشقانه برگمن و روسلینی که به گفته منتقدان بر روی استقبال از فیلم تأثیر گذاشت. ژاندارک برای نمایش عمومی ۴۵ دقیقه کوتاه شد، با این همه نتوانست اثر پرفروشی باشد اما نامزدی اسکار برای برگمن به ارمغان آورد. یکی از ایرادتی که منتقدان به فیلم گرفتند که مربوط به سن و سال برگمن بود. او در این فیلم دو برابر سن ژاندارک واقعی را داشت.

فیلم بد نام | ۱۹۴۶ | Notorious

برگمن در این فیلم نقش آلیشیا هوبرمن را بازی می‌کند که پدرش به دلیل همکاری با آلمانی‌ها دستگیر شده و حالا او باید با رخنه به لانه جاسوسان آلمانی اطلاعاتی درباره کارهایشان پیدا کند. در این میان مأمور مستقیم او که دولین نام دارد، دلبسته او می‌شود اما همچنان در تقابل عشق و وظیفه باید به دومی بهاء داد. یکی از منتقدان سینمایی ساختن این فیلم از سوی هیچکاک را نخستین تلاش وی برای کارگردانی اثری عاشقانه می‌داند. از سوی دیگر بده بستان‌های کری گرانت و برگمن در صحنه‌های دو نفره، همراه با دیالوگ‌های کنایی، فیلم را محبوب مخاطبان کرد. بدنام با فروش ۲۴.۵ دلاری‌اش در گیشه، سه‌ دهه پرفروش‌ترین فیلمی بود که با بازی برگمن روی پرده رفته بود.

فیلم طلسم‌ شده | ۱۹۴۴ | Spellbound

هیچکاک معمولا برای بازیگران اعتبار زیادی قائل نبود، اما وقتی به کسی اعتماد پیدا می‌کرد دست از سرش برنمی‌داشت. اینگرید برگمن هم در دهه ۴۰ به یکی از بازیگران محبوب استاد تبدیل شد و در فیلم‌های مهمی از او حضور پیدا کرد. فیلم به لحاظ مضمونی، یک کلاسیک هیچکاکی است: داستانی عاشقانه با پس‌زمینه قتل و بیماری‌های روانی!

برگمن در این فیلم نقش دکتر پترسن را بازی می‌کند که روانکاو است اما مانند برخی آثار دیگرش، همچنان آسیب‌پذیر و رمانتیک است و عاشق دکتر ادواردز مدیر جدید مؤسسه‌ای می‌شود که آن‌جا مشغول به کار است. دیوید سلزنیک که هیچکاک با او قرارداد داشت، دلش می‌خواست دوروتی مگوایر نقش دکتر پترسن را بازی کند اما در نهایت برگمن آن نقش را برعهده گرفت. منتقدان سینمایی از شخصیت‌پردازی زیبای برگمن در فیلم تعریف کردند. هیچکاک در این فیلم، در واقع علایق تهیه‌کننده به روانشناسی را دنبال کرد اما به جزییات آن نپرداخت که در امریکا هنوز آن‌طور که باید، از سوی تماشاگران شناخته شده نبود. او ترجیح داد تمرکز فیلم بر روی عشق درواقع مادرانه دکتر پترسن نسبت به دکتر ادواردز باشد. این تمهیدی بود که به مذاق تماشاگران خوش نشست و طلسم شده به اثری بسیار پر فروش در هنگام نمایش عمومی‌اش بدل شد.

فیلم چراغ گاز | ۱۹۴۴ | Gaslight

یک نوآر درجه یک جنایی به کارگردانی «جرج کیوکر» که باعث شد برگمن نخستین اسکار زندگی‌اش را برنده شود. در این تریلر روانشناختی برگمن نقش زنی را بازی می‌کند که شوهرش (شارل بوایه) به تدریج کاری می‌کند که او باور کند دارد عقلش را از دست می‌دهد. این فیلم بازسازی فیلمی به همین نام در ۱۹۴۰ است و کارگردانش جرج کیوکر تصمیم گرفت برای اجتناب از مقایسه با آن فیلم، با بودجه‌ای بیش‌تر و نگاهی متفاوت به داستان، آن را بسازد. برگمن برای بازی در این فیلم اسکار بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. فیلم به اثر پرفروشی نیز بدل شد و منتقدان بازی برگمن را جزو بهترین بازی‌های او در تمام دوران کاری‌اش ارزیابی کردند. مانی فاربر یکی از منتقدان سرشناس در آن دوران معتقد بود که وزن و اعتبار فیلم بر روی دوش اینگرید برگمن قرار گرفته که می‌تواند انواع متفاوتی از هسیتری را به تصویر بکشد.

اینگرید برگمن که تا قبل از این فیلم در نقش زنان خانه‌دار و ساده ظاهر شده بود، در این فیلم فرصت یافت تا بازی در نقشی پیچیده، تیره و رمزآلود را تجربه کند و به خوبی هم از پس این چالش برآمد و «چراغ گاز» به مهم‌ترین نقطه عطف کارنامه‌اش تبدیل شد؛ چرا که بعد از این فیلم فرصت یافت با بزرگانی نظیر آلفرد هیچکاک و روبرتو روسلینی همکاری کند.

فیلم زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند | ۱۹۴۳ | For Whom the Bell Tolls

رمان مشهور همینگوی با همین نام سه بار به شهرت رسید: بار اول بعد از انتشارش، بار دوم بعد از ساخته شدن فیلمی که «سم وود» در سال ۱۹۴۳ از روی آن ساخت و بار سوم هم وقتی گروه «متالیکا» این اسم را روی یکی از مشهورترین قطعاتش گذاشت!

ارنست همینگوی که هرگز آثار اقتباس شده بر اساس رمان‌ها و داستان‌هایش را دوست نداشت، اصرار داشت در این فیلم اینگرید برگمن و گاری کوپر نقش‌های اصلی را بازی کنند و بازی‌های آن‌ها را ستود. این فیلم و بازی اینگرید برگمن در آن را پسندید. زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند، نخستین فیلم رنگی برگمن نیز بود و پس از فیلم‌برداری، زمان آن به ۱۷۰ دقیقه رسیده بود که کوتاه شد و نسخه ۱۳۴ دقیقه‌ای آن به نمایش درآمد اما در اواخر دهه ۱۹۹۰ نسخه کامل آن به نمایش درآمد. برگمن در این جا نیز همچنان شخصیت‌ آسیب‌پذیر و رمانتیک آثار قبلی‌اش را ادامه می‌دهد اما این بار تیپ و چهره‌ای متفاوت و با موهایی کوتاه شده نقش ماری را بازی می‌کند که مجبور است بین عشق و وظیفه یکی را بپذیرد.

فیلم کازابلانکا | ۱۹۴۲ | Casablanca

برگمن در این فیلم نقش الزا لالاند را بازی می‌کند که پس از سال‌ها بار دیگر ناخواسته مجبور می‌شود به کافه ریک برود و این بار برای نجات جان همسرش از دست نازی‌ها باید به همه چیز در گذشته پشت پا بزند. سایت رسمی برگمن نقش الزا را مشهور‌ترین و ماندگارترین نقش او در کارنامه کاری‌اش نامید. راجر ایبرت بازی او را درخشان توصیف کرد و شیمی نقش بوگارت و برگمن را ستود. پیش از برگمن بنا بود بازیگرانی مانند هدی لامار، میشل مورگان و اولیویا دو هاویلند نقش الزا را بازی کنند. اما بسیاری از دوستداران فیلم بازی برگمن را غیر قابل مقایسه با زنان بازیگر می‌دانند. فیلم اکنون و پس از سال‌ها به فیلمی برای تمام سال‌ها و دهه‌ها بدل شده است.‌

کازابلانکا از طرف انجمن فیلم آمریکا به عنوان سومین فیلم برتر تاریخ این کشور انتخاب شده و تقریبا در تمام نظرسنجی‌های مهم جهان هم جزو ۵ فیلم برتر تاریخ سینما بوده است. می‌گویند به خاطر قد کوتاه بوگارت و قد بلند برگمن، همفری بوگارت در طول فیلمبرداری کفش پاشنه‌بلند پایش می‌کرده و صحنه‌ها را هم طوری می‌گرفته‌اند که اینگرید برگمن کوتاه‌تر از بوگارت به نظر بیاید.

فیلم دکتر جکیل و آقای هاید | ۱۹۴۱ | Dr. Jekyll and Mr. Hyde

این فیلم بازسازی اثری به همین نام و با بازی فردریک مارچ در ۱۹۳۱ است که این بار نقش دکتر جکیل را اسپنسر تریسی بازی می‌کند. برگمن که در ابتدا قرار بود نقش نامزد دکتر جکیل را بازی کند، از بازی در نقش‌های مثبت خسته شده بود، از ویکتور فلمینگ کارگردان فیلم خواست که نقش او و لانا ترنر را با هم تعویض کند. فلمینگ اجازه داد تا برگمن برای نخستین بار نقش زنی زمخت و با دل و جرأت را بازی کند. فیلم به اثر پرفروشی بدل شد. اما منتقدان بازی تریسی را با بازیگر نسخه قبلی آن مقایسه کردند و حتی عنوان عجیب‌ترین فیلم سال را به آن دادند.

تگ های مرتبط