حاج قاسم گفت تا مشکل مردم حل نشود از اینجا تکان نمی خورم و ایستاد
رکنا: روزهای سیل خوزستان، زمانی که شهر در سیل غرق شده بود و مردم آواره و خانه ها ویران، سردار سلیمانی به شهر وارد شد. ورودی که وضعیت بی سامان منطقه را سامان داد. آرام گام بر می داشت و همگام مردم به مناطق سیل زده می رفت و صدایشان را می شنید و قاطع دستور رسیدگی می داد.
به گزارش رکنا؛ "خبر دادند که حاج قاسم به منطقه شادگان می آیند.همراه حاج قاسم، ابومهدی المهندس و همراهانشان یعنی بچه های حشدالشعبی هم بودند. آن شب به سپاه شادگان رفتیم و در ساختمان سپاه نشستیم و جلسه گرفتیم. آقای شوشتری از ستاد بازسازی عتبات عالیات، سردار شهید ابومهدی، مهندسین حشدالشعبی و ما بودیم. حاج قاسم نامه های فوری نوشتند که این وسایل را همین امروز برای مردم شادگان میخواهیم و به سرعت تهیه شد"
این ها را مکی یازع ، رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان آبادان می گوید و ادامه می دهد : با دست خط خودشان لیستی از پوشاک، چکمه، بیل و کلنگ و غیره نوشت و ابومهدی هم چند مورد زیر آن نوشت و تحویل من دادند و گفتند: «این را ببرید و تهیه کنید و مبلغ آن را هم خود حشدالشعبی می دهد.»
همان شب حدود 600 میلیون تومان وسیله خریداری و تحویل سپاه شد و به دست حاج قاسم سلیمانی دادیم. فردا صبح زود خانه به خانه رفت. میرفت صراخیه، رگبه، حدبه و ... و هر مشکلی مردم داشتند میگفت که تا تهیه نشود از آنجا تکان نمی خورد.
مکی یازع ، رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان آبادان در ادامه به سوالات اینگونه پاسخ داد:
وقتی مردم او را میدیدند چه واکنشی نشان میدادند؟
دست خیلی از مردم را بوسید. به خانه ای رفتیم و مردی عکس حضرت امام (ره) را روی سر گرفته بود و وقتی حاج قاسم را دید اشکهایش سرازیر شد. حاج قاسم گفت: «من از اینجا تکان نمیخورم تا محلی برای اسکان این مرد آماده شود.» همانجا یک خانه برای او تهیه شد و به دستور ایشان خانه ای برای این فرد سیلزده در شادگان فراهم کردیم.
+غیر از شادگان به مناطق دیگر استان هم سر زدند؟
به محدوده جاده شادگان به سمت آبادان هم آمدند. گفت: «تمام راهبندهای جاده باید امروز و فردا باز شود تا آب از سمت شادگان به شمال آبادان بیاید و به طرف دریا برود.» با هماهنگی ابومهدی تمام مهندسی حشدالشعبی را بسیج کرد و آنها با بیل مکانیکی و تجهیزات آمدند و شروع به باز کردن مسیر سرپل ها کردند. خودش هم بازدید کرد و دستور اصلی را خودش داد. به سمت آبادان هم رفت تا ببیند مسیر آب به کدام سمت میرود و مشکل برای مردم آبادان و روستاهای اطراف پیش نیاید. گفت: «سیل بندهای اینجا را تقویت کنید.» لودر و بلدوزر فرستاد. در مسیر برگشت باز به شادگان رفتیم و از روستاهای سمت دیگر بازدید کرد. آنجا هم به مهندسی حشدالشعبی گفت که هر چه حاج مکی یازعی لازم دانستند بخرند، بخرید. ما هم پمپ آب برای تخلیه خانه ها در نظر گرفتیم. حتی خوراک احشام برای دام های مردم گرفتیم. خوراک دام ها از بین رفته بود و وقتی مردم گفتند که خوراک دامشان را آب برده است، ایشان دستور دادند و ما همان جا حدود 80-90 میلیون تومان خوراک دام با هماهنگی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی خریدیم و رایگان در میان دامداران سیل زده شادگان توزیع کردیم.
فکر حاج قاسم تا آنجا پیش رفت که اگر دام مردم اذیت شده، کشاورزی شان خراب شده، خانه هایشان از دست رفته جبران کند. خانه به خانه سر می زد و خانه ای نبود که نرود. مردم افتخار میکردند که حاج قاسم به شهرشان آمده و به خانه هایشان سر میزند و در خانه هایشان از او پذیرایی میکردند.
رفتار حاج قاسم با جوانها چهطور بود؟
با همه نسل ها (جدید و قدیم) که میخواستند با او عکس بگیرند بدون اینکه خم به ابرو بدهد، عکس میگرفت. اگر می دید جوانی کنار ایستاده او را هم می آورد، صورتش را ماچ میکرد، کنار او می ایستاد و با او عکس میگرفت. قدم به قدم راه می افتاد. دستورات لازم را میداد. کنار مردم در آب میرفت تا بتواند مشکلات مردم را حل کند. این افتخار برای مردم خوزستان بود که هم در سوسنگرد و هم در شادگان پیگیر شد. ایستادگی کرد و توانست آب را از خانه های مردم بیرون کند.
منبع: فصلنامه نشان ارادتحاج قاسم گفت تا مشکل مردم حل نشود از اینجا تکان نمی خورم و ایستاد
رکنا: روزهای سیل خوزستان، زمانی که شهر در سیل غرق شده بود و مردم آواره و خانه ها ویران، سردار سلیمانی به شهر وارد شد. ورودی که وضعیت بی سامان منطقه را سامان داد. آرام گام بر می داشت و همگام مردم به مناطق سیل زده می رفت و صدایشان را می شنید و قاطع دستور رسیدگی می داد.
حاج قاسم گفت تا مشکل مردم حل نشود از اینجا تکان نمی خورم و ایستاد
به گزارش رکنا؛ "خبر دادند که حاج قاسم به منطقه شادگان می آیند.همراه حاج قاسم، ابومهدی المهندس و همراهانشان یعنی بچه های حشدالشعبی هم بودند. آن شب به سپاه شادگان رفتیم و در ساختمان سپاه نشستیم و جلسه گرفتیم. آقای شوشتری از ستاد بازسازی عتبات عالیات، سردار شهید ابومهدی، مهندسین حشدالشعبی و ما بودیم. حاج قاسم نامه های فوری نوشتند که این وسایل را همین امروز برای مردم شادگان میخواهیم و به سرعت تهیه شد"
این ها را مکی یازع ، رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان آبادان می گوید و ادامه می دهد : با دست خط خودشان لیستی از پوشاک، چکمه، بیل و کلنگ و غیره نوشت و ابومهدی هم چند مورد زیر آن نوشت و تحویل من دادند و گفتند: «این را ببرید و تهیه کنید و مبلغ آن را هم خود حشدالشعبی می دهد.»
همان شب حدود 600 میلیون تومان وسیله خریداری و تحویل سپاه شد و به دست حاج قاسم سلیمانی دادیم. فردا صبح زود خانه به خانه رفت. میرفت صراخیه، رگبه، حدبه و ... و هر مشکلی مردم داشتند میگفت که تا تهیه نشود از آنجا تکان نمی خورد.
مکی یازع ، رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان آبادان در ادامه به سوالات اینگونه پاسخ داد:
وقتی مردم او را میدیدند چه واکنشی نشان میدادند؟
دست خیلی از مردم را بوسید. به خانه ای رفتیم و مردی عکس حضرت امام (ره) را روی سر گرفته بود و وقتی حاج قاسم را دید اشکهایش سرازیر شد. حاج قاسم گفت: «من از اینجا تکان نمیخورم تا محلی برای اسکان این مرد آماده شود.» همانجا یک خانه برای او تهیه شد و به دستور ایشان خانه ای برای این فرد سیلزده در شادگان فراهم کردیم.
+غیر از شادگان به مناطق دیگر استان هم سر زدند؟
به محدوده جاده شادگان به سمت آبادان هم آمدند. گفت: «تمام راهبندهای جاده باید امروز و فردا باز شود تا آب از سمت شادگان به شمال آبادان بیاید و به طرف دریا برود.» با هماهنگی ابومهدی تمام مهندسی حشدالشعبی را بسیج کرد و آنها با بیل مکانیکی و تجهیزات آمدند و شروع به باز کردن مسیر سرپل ها کردند. خودش هم بازدید کرد و دستور اصلی را خودش داد. به سمت آبادان هم رفت تا ببیند مسیر آب به کدام سمت میرود و مشکل برای مردم آبادان و روستاهای اطراف پیش نیاید. گفت: «سیل بندهای اینجا را تقویت کنید.» لودر و بلدوزر فرستاد. در مسیر برگشت باز به شادگان رفتیم و از روستاهای سمت دیگر بازدید کرد. آنجا هم به مهندسی حشدالشعبی گفت که هر چه حاج مکی یازعی لازم دانستند بخرند، بخرید. ما هم پمپ آب برای تخلیه خانه ها در نظر گرفتیم. حتی خوراک احشام برای دام های مردم گرفتیم. خوراک دام ها از بین رفته بود و وقتی مردم گفتند که خوراک دامشان را آب برده است، ایشان دستور دادند و ما همان جا حدود 80-90 میلیون تومان خوراک دام با هماهنگی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی خریدیم و رایگان در میان دامداران سیل زده شادگان توزیع کردیم.
فکر حاج قاسم تا آنجا پیش رفت که اگر دام مردم اذیت شده، کشاورزی شان خراب شده، خانه هایشان از دست رفته جبران کند. خانه به خانه سر می زد و خانه ای نبود که نرود. مردم افتخار میکردند که حاج قاسم به شهرشان آمده و به خانه هایشان سر میزند و در خانه هایشان از او پذیرایی میکردند.
رفتار حاج قاسم با جوانها چهطور بود؟
با همه نسل ها (جدید و قدیم) که میخواستند با او عکس بگیرند بدون اینکه خم به ابرو بدهد، عکس میگرفت. اگر می دید جوانی کنار ایستاده او را هم می آورد، صورتش را ماچ میکرد، کنار او می ایستاد و با او عکس میگرفت. قدم به قدم راه می افتاد. دستورات لازم را میداد. کنار مردم در آب میرفت تا بتواند مشکلات مردم را حل کند. این افتخار برای مردم خوزستان بود که هم در سوسنگرد و هم در شادگان پیگیر شد. ایستادگی کرد و توانست آب را از خانه های مردم بیرون کند.
ارسال نظر