۱۰۰ روزی که ۳ هزار روز شد!
گزاره «مدیریت نگرشهای جمعی» شاید کوتاهترین و بامسماترین تعریف تبلیغات باشد که بر اساس آن، دستکاری افکار عمومی مورد هدف قرار میگیرد. البته تبلیغات در حوزه سیاسی، پیچیده است و از لایههای مختلفی شکل میگیرد و شاید بهآسانی قابلتشخیص نباشد.
گزاره «مدیریت نگرشهای جمعی» شاید کوتاهترین و بامسماترین تعریف تبلیغات باشد که بر اساس آن، دستکاری افکار عمومی مورد هدف قرار میگیرد. البته تبلیغات در حوزه سیاسی، پیچیده است و از لایههای مختلفی شکل میگیرد و شاید بهآسانی قابلتشخیص نباشد. قاعدتا افرادی که با انواع شیوههای جنگ روانی سروکار داشتهاند، به بهترین شکل ممکن توان استفاده از تبلیغات سیاسی و دستکاری افکار عمومی رادارند. بهزعم کارشناسان، رزمگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ آوردگاه جنگ تبلیغاتی بود که معالأسف منجر به پیروزی پیروز میدان تبلیغات در ایستگاه انتخابات نیز شد.
یکی از ابزارهای تبلیغاتی جناح پیروز، استفاده حرفهای از تبلیغات سیاسی بود که هنوز هم شعارهای دهن پرکن آن ایام از «یاد ملت ایران» نرفته است. مخصوصا آن گزاره معروف «چرخش چرخ اقتصاد و چرخ سانتریفیوژها» که بنا بود همزمان بچرخند اما اولی که نچرخید و دومی هم بهواسطه وقیح شدن سگ هار منطقه زخمی شده است. اما همه تبلیغات و گزارهها همین نبود. یکی از گزارههای معروف آن ایام «وعده حل ۱۰۰ روزه مشکلات» بود که علیرغم گذشت
۸ سال که معادل حدود ۳ هزار روز میشود، نهتنها محقق نشده است که بلکه مجددا در ایام پایانی دولت بهاصطلاح تدبیر و امید شاهد تکرار آن هستیم.
روحانی در ایام انتخابات ۹۲ که شاید چون فکر میکرد برنده نخواهد شد پس هر شعاری که میخواهد بدهد و کسی از او سؤال نخواهد کرد در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد «راهحلهای کوتاهمدت یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیشبینیشده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»
روزها گذشت تا اینکه روحانی به قدرت رسید و ۱۰۰ روز هم ماهعسل تکیهبر صندلی سنگین پاستور را پشت سر گذاشت اما خبری از تحول ۱۰۰ روزه نشد که نشد. با افزایش مطالبات مردمی از نتایج وعده
۱۰۰ روزه، جناب رئیس قوه مجریه حاشا کرد و در یک گفتوگوی تلویزیونی گفت «من در ایام تبلیغات انتخاباتی، به مردم بزرگ ایران وعده داده بودم که علاوه بر برنامه چهارساله دولت تدبیر و امید، برنامه کوتاهی هم برای یک دوره ۱۰۰ روزه داشته باشم و در پایان
۱۰۰ روز کار دولت، عملکرد دولت را در طول آن ۱۰۰ روز، به ملت عزیز گزارش دهم.»
البته نهتنها خبری هم از گزارش منظم ۱۰۰ روزه نشد که بلکه تیم اطلاعیهرسانی ریاستجمهوری با بستن دهان منتقدان و شکستن قلم آنها، به خدا پناه نبردند و آنها را از دعوت به پوشش اخبار هیئت دولت حذف کردند. البته خودشان در قامت سخنگویان یکطرفه، ظاهر شدند و هنوز با ردای حزبیگری در این لباس نقش بازی میکنند.
اینهمه ماجرا نیست. روحانی یکبار دیگر در دوره دوم ورود به پاستور، به مطالبهگران وعده ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات داد و مدعی شد «مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم. این دروغ بزرگی است که برخی آدمهای مخرب آن را تکرار میکنند.»
بنابراین منتقدان، مخرب و روحانی عاقل معرفی شدند تا یکبار دیگر به این جمله مرحوم علامه جعفری برسیم که «تاریخ وجدان عجیبی دارد.»
حال روحانی بار دیگر در ایام منتهی به پایان حکومتداری هشتساله آنهم با اختیارات گسترده و فراقانونی، عصر روز شنبه در دیدار جمعی که فعالان حوزه زنان و خانواده معرفی شدند، گفت «حالا در ۱۰۰ روز اول در دولت یازدهم افتخاراتی داشتیم البته این ۱۰۰ روز را تا آخرش هم نفهمیدند که ما چه میگوییم. میگویند فلانی گفته من میخواهم همه کارها در ۱۰۰ روز درست کنم. نه. گفتم یک برنامه ۱۰۰ روزهداریم و یک برنامه ۴ ساله داریم. هم در این دولت و هم در آن دولت. انشاءالله امیدواریم یک برنامه ۱۰۰ روزه پایانی هم داشته باشیم از هفته آینده یا اواخر این هفته، صد روز پایانی ما شروع میشود انشاءالله بتوانیم در ۱۰۰ روز پایانی همقدمهایی را برداریم برای خدمت به این مردم، همه ما زن و مرد در کنار همدیگر و انشاءالله امیدواریم مردم در انتخابات حضور پیدا کنند و با یک انتخابات شکوهمند انشاءالله دولت بعدی هم بتواند وظایف را دنبال کند و کارمان را انجام دهیم.»
با اندکی مداقه در صحبت روحانی متوجه تناقض عجیبی میشویم. روحانی بارها مدعی شده که هرگز نگفته است بنا دارد در ۱۰۰ روز مشکلات را حل کند بلکه بنا داشته است بعد از ۱۰۰ روز گزارش کار ارائه دهد. حال در سخنان اخیر میگوید «از هفته آینده یا اواخر این هفته، صد روز پایانی ما شروع میشود انشاءالله بتوانیم در ۱۰۰ روز پایانی همقدمهایی را برداریم برای خدمت به این مردم»! با پذیرش فرض روحانی که منظور او از ۱۰۰ روز نه حل مشکلات که بلکه ارائه گزارش کار بوده است پس سخن راندن مجدد از بازه ۱۰۰ روزه پایانی چه سودی به حال مردم دارد چراکه بناست مجدد گزارش کار ارائه دهد نه اینکه باری از دوش مردم بردارد! اگر غیرازاین است و بنا دارد در ۱۰۰ روز آینده مشکلات را حل کند این میشود همان ادعای سال ۹۲ و قصه پرغصهای که شرح آن رفت.
بههرروی بهتر است روحانی به همراه تیم ناکارآمد خود بجای بهرهگرفتن مجدد از تبلیغات سیاسی و دستکاری افکار عمومی از همه توان خود برای باز کردن حداقل یکی از هزاران گره زندگی مردم در عصر پسابرجام بپردازند تا شاید مردم اندکی راضی شوند.البته سخنرانی روحانی در این جمع نکات دیگری داشت که خارج از بحث است، مخصوصا آنجایی که مدعی شد «مسئله جوان ها و زنها بهعنوان ۲ موردی بود که همواره روی آن تأکید میکردم و از وزرا میپرسیدم. حتی ممکن است کسی بگوید اگر شما اینهمه اهتمام قائل بودید چرا یک خانم را وزیر نکردید من دلم خیلی میخواست هم در دولت یازدهم و دوازدهم، توان ما محدود است گاهی وقتها آدم یک کاری میخواهد بکند دستهایش باز نیست» اینکه روحانی بعد از ۸ سال مجدد مدعی نبود توان میشود از آن طنزهای تلخ تاریخ است چطور میشود که رئیسجمهور قبلی وزیر زن داشته باشد اما او از چنین توانی بیبهره باشد؟
ارسال نظر