علی دایی | مصاحبه علی دایی | حواشی علی دایی
علی دایی طرف مردم است یا فوتبالیست ها؟
علی دایی به تازگی حرف های ضد و نقیضی در مصاحبه اخیر خود و پیج اینستاگرامش زده است.
علی دایی آقای گل پیشین فوتبال جهان است.علی دایی به تازگی یک مصاحبه ی جنجالی انجام است. علی دایی در تیم هرتابرلین خوش درخشید. علی دایی سابقه هدایت تیم ملی فوتبال ایران را در کارنامه خود دارد.علی دایی مربی اسبق تیم فوتبال سایپای تهران است.
بررسی صحبت های علی دایی
درست در روزهایی که موج اعتراض علیه دستمزدهای نجومی و باورنکردنی فوتبالیستها و مربیها به اوج خودش رسیده، عدهای مشغول ایستادن در مقابل هواداران فوتبال و القای این باور عجیب هستند که «هر» درآمدی، «حق» فوتبالیست است. ظاهرا علی دایی هم به همین گروه تعلق دارد؛ مردی که در دوران مربیگری، رقمهایی نجومی بهعنوان دستمزد دریافت میکرد و همواره بیشتر از نتیجهگرفتن، به «متمم» قرارداد اهمیت میداد.
شنیدن چنین جملهای از زبان یک بیزینسمن چندان عجیب بهنظر نمیرسد اما این نوع نگاه با آن جایگاه مردمی که علی دایی برای خودش متصور است، تناقض بزرگی دارد. حمایت از قراردادهای فاجعهباری که نه فوتبالی هستند و نه با منطق سازگاری دارند، چیزی به جز ضربهزدن به حال و آینده فوتبال ایران نیست. چهکسی این «حق» را به یک فوتبالیست میدهد که در سختترین روزهای اقتصادی کشور، برای باشگاهش شاخ و شانه بکشد و به محض دریافت میلیاردها تومان پول، بوسهزدن به لوگوی همان باشگاه را شروع کند؟ اصلا چطور کسی میتواند خودش را معیار سنجش «حق» بداند. مگر نه اینکه این حق باید با آمار فنی و بازدهی مالی سنجیده شود؟ آیا فقط حق فوتبالیستهاست که چنین رقمهایی دریافت کنند؟ آیا علی دایی در مورد معلمان، کارگران، روزنامهنگاران، کارمندها و… هم چنین دیدگاهی دارد؟ اصلا بیشتر این فوتبالیستها چه کار بزرگی انجام دادهاند که سزاوار دریافت این رقمهای حیرتآور شدهاند؟ غیر از اینکه در شبکههای مجازی ژست تعصب به راه انداخته و به هوادارها رؤیا فروختهاند؟ خیلی از آنها در فوتبال ایران خودشان را بیرقیب و ممتاز میدانند اما حتی از لیگهای عربی حاشیه خلیجفارس دیپورت میشوند. ایستادن جلوی این ارقام، باید به یکی از اولویتهای فوتبال ایران تبدیل شود؛ قبل از آنکه همهچیز را در امروز و فردای این فوتبال، ببلعد.
بسیاری از بازیکنان شاغل در لیگ برتر، خودشان را از هر نوع مقایسه فنی با بازیکنان اروپایی مبرا میدانند و این مقایسه را از اساس نفی میکنند اما وقتی نوبت به دریافت دستمزد میرسد، دست از مقایسه برنمیدارند. فوتبالیست اروپایی اگر دستمزد بالایی میگیرد، در مقابل روی مسائلی مثل فروش لباس، حق پخش تلویزیونی، حق تصویر و… درآمدزایی قابلتوجهی برای باشگاهش دارد. در فوتبال ایران اما کدام بازیکن را میشناسید که حتی به اندازه یک میلیون تومان به افزایش درآمدهای تجاری باشگاه کمک کرده باشد؟ هزینه سرسامآوری که برای این بازیکنها صرف میشود، چطور باید بهحساب باشگاه برگردد؟ آیا اصلا تیمی در فوتبال ایران با تراز مالی مثبت سالانه وجود دارد؟ این نکته را هم از یاد نبریم که در اروپا دستمزدهای کلان نسبت به متوسط درآمدها، تنها سهم عده معدودی از ستارههای بزرگ است. در ایران اما بازیکنی که در حوالی ۳۰ سالگی حتی یکبار هم برای تیم ملی بازی نکرده، شروط میلیاردی پیش روی باشگاهها میگذارد. وادادگی مدیرعاملها، اختلافات همیشگی باشگاهها و عدماتحاد میان آنها و همچنین افرادی که مدام روی تئوری عجیب و بیمنطق «هر رقمی حق فوتبالیست است» اصرار میورزند، سال به سال شرایط فوتبال ایران را سختتر میکنند. باشگاههای ایرانی عادت کردهاند که بدون درنظرگرفتن توانایی مالی، در شروع هر فصل چنین ریخت و پاش گستردهای داشته باشند اما در پایان همان فصل با مجموعهای از شکایتها و محرومیتها روبهرو شوند. در این فوتبال، فقط بازیکنها هستند که روزبهروز پول پارو میکنند. خود فوتبال اما هر روز فقیرتر، لاغرتر و کمرویاتر میشود.
کاش امثال علی دایی به این سؤال پاسخ بدهند که رقمهای نجومی و عجیب بازیکنها از چه راهی تامین میشود؟ اگر همه باشگاهها در فوتبال ایران خصوصی بودند، هیچکس نمیتوانست در رقم قرارداد آنها دخالتی داشته باشد اما تا زمانی که این پولها مستقیما از جیب مردم تامین میشود، مردم هم حق دارند از این هزینهها راضی نباشند. هواداری که با پیوستن به یک سامانه پیامکی ماه به ماه به جیب باشگاه پول میریزد، هواداری که سهام تیم محبوبش را در بورس میخرد و جیب باشگاه را پر میکند یا کارگری که در یک کارخانه فولاد عرق میریزد، حق دارند از این وضعیت در قراردادهای فوتبال ناراضی باشند. هیچکس هم نمیتواند صدای آنها را نشنیده بگیرد و این حق را از آنها دریغ کند. این «پول مردم» است که این چنین بیحساب و کتاب، به پای فوتبالیستها ریخته میشود. آنها با پول مردم، هر روز حریصتر میشوند و هر حساب و کتابی را هم زیر سؤال میبرند. این رقمها نه با داشتههای فوتبال ایران همخوانی دارند و نه با توانایی فنی
بازیکنها میخوانند. این رقمها نتیجه جولان دلالها در فوتبال ایران هستند که هر روز نیز بیشتر از گذشته قدرت میگیرند؛ جماعتی که یک ویترین زیبا، توخالی و بدون عمق را به فوتبال ایران هدیه میکنند.
«ایستادن در کنار مردم را با هیچ پست و مقامی عوض نمیکنم.» این جمله علی دایی در یکی از مصاحبههای پرشمار اخیر ستاره سابق تیم ملی است اما او در همین مصاحبه، عملا در مقابل مردم ایستاده و به حمایت از دستمزدهای غیرمنطقی فوتبالیها پرداخته است. این رقمها امروز به دغدغهای جدی در بین هواداران فوتبال تبدیل شدهاند. این وضعیت به هیچ قیمتی نباید ادامه پیدا کند. همزمانی بازشدن پنجره نقلوانتقالات و بستهشدن درهای منطق، فوتبالیستها را فربه و فوتبال را رنجور کرده است.
گاهی بعضی اظهارنظرها را که می شنویم، به این فکر می افتیم که آیا فرد گوینده قصد شوخی دارد یا واقعا به این شکل فکر می کند. برای مثال وقتی فردی همچون علی دایی که در جایگاه خود موفق و قابل احترام است و اتفاقا فعالیت های اجتماعی فراوانی هم دارد، صحبت از این می کند که حق بازیکنان فوتبال است تا این اعداد و ارقام عجیب را دریافت کنند و قیمت یک خانه 100 متری در منطقه 1 تهران 35 میلیارد است و یک بازیکن فوتبال باید چند سال بازی کند تا بتواند به این خانه برسد، حقیقتا دود از سرمان بلند می شود که جناب دایی در کدام عالم سیر می کنند.
ارسال نظر