مخفیگاه این مرد کجاست؟ ؛ او اعدامی فراری است!
قضات دادگاه کیفری قاتل فراری را که شوهر زن مورد علاقه خود را کشته بود به قصاص محکوم کردند.
با گذشت 4 سال از قتل مرد جوان ،قضات دادگاه کیفری عامل جنایت را به طور غیابی به قصاص محکوم کردند.این مرد به خاطر عشق ممنوعه شوهر معشوقه اش را به قتل رسانده است.
دوازدهم دی ماه سال 96،صدای فریادهای مرد جوان از خانه اش واقع در لویزان تهران به گوش همسایه ها رسید.
یکی از همسایه ها در حالی که برای کمک به او به خانه اش می رفت سه مرد نقاب زده را در حال فرار از خانه او دید و دقایقی بعد جسد مرد جوان را در خانه اش در حالی دید که غرق در خون روی زمین افتاده و با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
رد پای همسر مقتول در جنایت
تحقیقات پلیسی و قضایی برای یافتن ردی از عامل جنایت آغاز شد و هدیه همسر مقتول تحت بازجویی قرار گرفت و گفت:«ساعتی قبل از حادثه همسرم حامد،من را به خانه یکی از دوستانم برد و قرار بود خودش دنبال من بیاید اما یکدفعه همسایه ها من را در جریان سر و صدایی که از خانه مان شنیده بودند قرار دادند.»
هدیه در بازجویی ها دست به ضد و نقیض گویی می زد و همین شک ماموران را به او برانگیخت.
بررسی دوربین های مداربسته هم نشان می داد که یکی از عاملان جنایت که از صحنه قتل گریخته بود از سابقه داران است و به این ترتیب او تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد.
متهم بازداشت شده در اعتراف به قتل گفت:«جوانی به نام محمدامین به من وعده 25 میلیون تومان پول نقد و یک موتور گازی داد و گفت با شخصی به نام حامد اختلاف مالی دارد و می خواهد او را به قتل برساند.بعد من و یکی از دوستانم را اجیر کرد و در حالی که خودش کلید خانه را داشت وارد منزل آنها شدیم و با ضربات چاقو حامد را به قتل رساندیم.»
در حالی که سالم بودن قفل در حکایت از این داشت که قاتل با اهل خانه آشنا بوده است،گوشی همراه محمدامین در محل جنایت کشف شد و صوت های ضبط شده از همسر مقتول که در آن گوشی به جا مانده بود پرده از راز رابطه پنهانی محمدامین و هدیه برداشت.
من قاتل شوهرم نیستم
هدیه که راهی برای انکار حقیقت نداشت به ارتباط پنهانی با محمدامین اعتراف کرد و در حالی که ادله موجود نشان می داد او از نقشه قتل شوهرش هم خبر داشته است،اما ادعا کرد در جریان قتل مقصر نبوده است.
هدیه در توضیح رابطه خود با محمدامین گفت:«محمدامین از اقوام دور همسرم بود.مدتی قبل او را در سفر به کیش دیدم و به خاطر اختلافاتی که با حامد داشتم با او درددل کردم.کم کم به هم علاقه مند و وابسته شدیم و شوهرم به رابطه ما مشکوک شده بود.محمدامین می گفت می خواهم درسی اساسی به حامد بدهم اما من نمی دانستم که او قصد کشتن شوهرم را دارد.»
به این ترتیب سه متهم پرونده بازداشت شدند ولی محمدامین از محل قتل متواری شد.با وجود متواری بودن عامل اصلی جنایت،متهمان دیگر پای میز محاکمه رفتند.
متهمان در دادگاه گناه را گردن هم انداختند
در ابتدای جلسه رسیدگی اولیای دم تقاضای قصاص عاملان قتل را کردند.سپس دوست محمدامین به اتهام مشارکت در قتل پای میز محاکمه رفت و گفت:«اتهامم را قبول ندارم.آن روز من همراه محمدامین وارد خانه حامد شدم و چند ضربه با چاقو به او وارد کردم.اما حامد هنوز سرپا بود.یکدفعه محمدامین ضربه ای کاری و کشنده به قفسه سینه حامد وارد کرد که به قلبش اصابت کرد و همان ضربه موجب مرگ حامد شد.»
دوست دیگر محمدامین که او را در این جنایت همراهی کرده بود نیز در دفاع از خود در برابر اتهام مشارکت در قتل گفت:«اتهامم را قبول ندارم.من تنها ضربات غیرمنتهی به فوت به حامد وارد کردم.ضربات دیگر را دوستم و خود محمدامین به مقتول زدند.»
هدیه نیز در دفاع از خود در برابر اتهام معاونت در قتل گفت:«من اتهامم را قبول ندارم.اصلا خبر نداشتم که محمدامین قصد دارد شوهرم را بکشد.»
قاضی خطاب به هدیه گفت:«در صوت هایی که از مکالمه شما و محمدامین در گوشی او کشف شد،او گفته که قصد قتل دارد و شما گفتید فقط حرفش را می زنی.حتی او از شیوه هایی که در ذهن داشت برای شما حرف زده بود و شما می دانستید قصد قتل دارد.و حالا ادعا می کنید خبری از نقشه او نداشتید و کلید خانه را در اختیارش قرار ندادی؟»
هدیه گفت:«قبلا در مورد نقشه اش حرف زده بود اما من فکر می کردم در حد حرف است و اصلا جدی نگرفتم.کلید را هم نمی دانم چطور پیدا کرد.»
با پایان گرفتن جلسه محاکمه،قضات دادگاه،محمدامین را که همچنان متواری است با توجه به ادله موجود علیه او به قصاص محکوم کردند.یکی از همدستان او نیز که فردی سابقه دار هم بود به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کرد.
هدیه و همدست دیگر این جنایت نیز به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم شدند.
ارسال نظر