روایتی هولناک از اولین اسیدپاشی در ایران
تصویب قانون مجازات اسیدپاشی به ۶۵ سال پیش برمیگردد؛ در ۱۹ بهمن سال ۱۳۳۷ مجلس وقت به دنبال یک فقره اسیدپاشی به صورت یک قاضی دادگستری، قانونی علیه مرتکب شوندگان این جنایت تصویب میکند.
تصویب قانون مجازات اسیدپاشی به ۶۵ سال پیش برمیگردد؛ در ۱۹ بهمن سال ۱۳۳۷ مجلس وقت به دنبال یک فقره اسیدپاشی به صورت یک قاضی دادگستری، قانونی علیه مرتکب شوندگان این جنایت تصویب میکند.
چهارشنبه دهم آبان خبرگزاریها اعلام کردند؛روی یک زن در منطقه «امیرکبیر» بابل استان مازندران اسید پاشیده اند که ماموران نیروی انتظامی عوامل این واقعه را شناسایی و دستگیر کردند...
اسیدپاشی نوعی از خشونت است که در برخی موارد منجر به مرگ قربانی میشود. در ایران اکثر قربانیان اسیدپاشی «زنان و دختران» هستند. در اغلب موارد، قربانیان اسیدپاشی توسط یکی از افراد نزدیکشان شناسایی و مورد حمله قرار میگیرند؛ خواستگارانی که با جواب منفی روبرو میشوند یا افرادی که قصد تخریب صورت قربانی را دارند آنهم با انگیزه «انتقام»، متهمان اصلی این بزه هستند. برخی کارشناسان معتقدند؛ قوانین حقوقی و قضایی در زمینه مجازات اسیدپاشی بازدارنده نیست و البته برخی دیگر نیز معتقدند که با نقض قوانین اسیدپاشی روبهرو نیستیم و خلأ قانونی نداریم بلکه این حوادث نتیجه مستقیم وضعیت اجتماعی کشور است.
در راستای خبر اسیدپاشی در بابل مجازات این جنایت در گفتوگو با «عبدالصمد خرمشاهی» حقوقدان بررسی میشود.
کمی در مورد بزه اسیدپاشی توضیح بدهید.
اسیدپاشی یکی از جرایم بسیار هولناک و سهمگین علیه تمامیت جسمی افراد است و حتی بعضی مواقع شاهد بودیم که فرد آسیبدیده اگر میمُرد، بهتر بود. چون بهشدت دچار رنج و عذاب میشود و اسید دایم بدن فرد آسیبدیده را تحلیل میبرد و فرد آسیبدیده در حال زجرکشیدن است. در بیشتر نظامهای حقوقی دنیا اسیدپاشی یک پدیده ضداجتماعی تلقی میشود. اسیدپاشی بهشدت نظم اجتماعی را به هم میزد و افکار و اذهان عمومی را دچار اضطراب میکند. به خصوص که شخص بزهدیده بهشدت دچار رنج و غم میشود و به خاطر همین است که قوانین مجازات اسلامی، مجازاتهای سختی برای این جرم در نظر گرفته است.
آیا افرادی خاص در شغلهای خاص میتوانند اسید را تهیه کنند یا اسید به راحتی قابل تهیه است؟
هیچ مانعی برای تهیه اسید وجود ندارد و همه افراد میتوانند اسید و مشتقات اسید را به هر شکل و به هر نحو و به راحتی از جاهای مختلف تهیه کنند. قبلا طرحی در دست بود تا مجلس قانونی وضع کند که اسید را به هر فردی نفروشند، ولی این طرح ناکام ماند. چون در عمل آن را نمیتوان اجرا کرد. مثل اینکه ما قانونی وضع کنیم که فروش کارد یا قمه ممنوع شود. به هر حال این قوانین قابلیت اجرا ندارد. بنابراین تمام افراد به راحتی میتوانند اسید و مشتقات آن را از هرجایی که خواستند تهیه کنند.
در قانون ما مجازات اسیدپاشی چیست و فردی که اقدام به اسیدپاشی کرده چه مجازاتی در انتظارش است؟
فرد اسیدپاش چون بهشدت امنیت روحی و روانی جامعه را به هم میزند و آسیب شدید به مجنی علیه وارد میکند، طی دهههای قبل تاکنون مجازاتهای سنگینی برای آن در نظر گرفته شده است. اولین قانون مجازات اسیدپاشی در سال 1337 وضع شد و طبق این قانون حتی مجازات اعدام هم برای فرد اسیدپاش در نظر گرفته میشد، حتی اگر قربانی زنده میماند. بعدها این قانون کم رنگ شد و با تصویب قانون قصاص قرار بود شخصی که اسیدپاشی میکند قصاص شود و مجازات قصاص صورت گیرد، اما در سالهای اخیر دیدیم به لحاظ اینکه تساوی در اعمال قصاص مقدور نبود اغلب کسانی که مبادرت به اسیدپاشی میکردند قصاص نمیشدند و مدتی در زندان میماندند و با گرفتن رضایت از قربانی آزاد میشدند. این وضع باعث شد در سالهای اخیر در برخی شهرهای ایران جنایت اسیدپاشی رواج پیدا کند و بسیاری از زنان و دختران که قربانی اصلی این قضیه بودند دچار آسیبهای جدی و شدید شوند. به همین خاطر بود که قانونگذار به فکر این افتاد؛ قانون مجازات اسیدپاشی سال 1337 را تشدید کند. در قانون جدید که سال 1399 تصویب شد پاشیدن عمدی اسید یا هر نوع ترکیب شیمیایی دیگر که باعث صدمه، مرگ یا نقص عضو قربانی شود با قصاص نفس یا قصاص عضو روبهرو خواهد شد، اما آنچه قابل توجه است؛ این قانون بیشتر جنبه حمایتی از آسیبدیدگان این بزه را در نظر گرفته است.
اگر قربانی نتواند هزینههای درمان ناشی از آسیب را پرداخت کند آیا به عهده فرد اسیدپاش است که این هزینهها را پرداخت کند؟
اگر آسیبدیده نتواند هزینه درمان خود را فراهم کند یا شخصی که اسید پاشیده قادر به تامین مالی بزهدیده نباشد تمهیداتی اندیشیده شده که مبالغی از این خسارت از صندوق تامین خسارات بدنی به آسیبدیده پرداخت میشود. به هر حال آن چیزی که مد نظر است؛ باید قوانینی وضع شود یا تمهیداتی در نظر گرفته شود که جنبه بازدارندگی داشته باشد و تا زمانی که بستر ارتکاب جرم تا حدودی از بین نرفته، نباید امیدوار باشیم که آمار اسیدپاشی کم شود یا به صفر برسد. اسید و مشتقات اسید در تمام دنیا وجود دارد، اما در کشورهای پیشرفته آموزشهای اخلاقی، فرهنگی و... به مردم داده میشود. در نتیجه مردم مبادرت به این عمل نخواهند کرد. بیشترین آمار اسیدپاشی در کشورهای آسیایی اتفاق میافتد. به خصوص در پاکستان و همچنین در کشورهایی که زمینه ارتکاب جرم در آن فراهم است.
چه تدابیری به کم شدن این جرم کمک میکند؟
اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و راهکارهایی جهت از بین بردن آثار جرم میتواند تا حدودی آمار ارتکاب این بزه وحشتناک و ضد بشر را کاهش دهد.
اولین مورد اسیدپاشی و مجازات آن در ایران
تصویب قانون مجازات اسیدپاشی به 65 سال پیش برمیگردد؛ در 19 بهمن سال 1337 مجلس وقت به دنبال یک فقره اسیدپاشی به صورت یک قاضی دادگستری، قانونی علیه مرتکب شوندگان این جنایت تصویب میکند، اما اولین اجرای حکم قصاص در این بزه هولناک به پرونده اسیدپاشی «آمنه بهرامی» مربوط میشود. اواسط اردیبهشت سال 1390، مجید؛ متهم به پاشیدن اسید روی صورت آمنه بهرامی به مجازات از ناحیه دو چشم با اسید محکوم شد... ساعت 16 و 40 دقیقه یکی از روزهای اواسط آبانماه سال 1383 اهالی خیابانی در بزرگراه رسالت متوجه داد و فریادهای دختری جوان شدند. با دنبال کردن موضوع دریافتند دختر جوان به نام آمنه از سوی فردی مورد اسیدپاشی قرار گرفته است.
با انتقال آمنه به بیمارستان، تلاش پزشکان برای درمان او آغاز شد، اما زمانی که بعد از انتقال به بیمارستانهای رسالت و مطهری به بیمارستان لبافینژاد منتقل شد، پزشکان اعلام کردند که دیگر دیر شده و چشم چپ آمنه کاملا از بین رفته است.
آمنه در شکایت خود به دادسرای جنایی تهران گفته بود: «چند ماه قبل وقتی در دانشکده برق مشغول تحصیل بودم متوجه شدم که یکی از دانشجویان به اسم مجید به من علاقهمند شده است. چند بار مادرش با خانه ما تماس گرفت اما مادر من به دلیل تفاوتهای زیاد سنی، فرهنگی و خانوادگی ما پاسخ منفی داد که البته جواب خودم نیز منفی بود تا اینکه یکی از دوستانم پیشنهاد داد برای تمام کردن موضوع، یک بار رودررو پاسخ قطعی خود را به او بدهم. به همین دلیل یک روز که بعد از ایجاد مزاحمتهای فراوان و تماسهای گاه و بیگاه به محل کارم آمد، به او گفتم که با فردی عقد کردهام و دیگر سراغ من را نگیرد. مجید در مقابل این ادعای من خواست که از همسرم طلاق بگیرم و اظهار کرد که در صورت عدم جدایی از همسرم مرا خواهد کشت. من تهدیدهای او را جدی گرفتم و همان روز به پلیس اطلاع دادم اما پلیس گفت تا زمانی که جرمی واقع نشده نمیتوان وارد عمل شد و فرد را بازداشت کرد. با گذشت دو روز از این ماجرا عصر روز حادثه زمانی که از محل کارم خارج شدم ناگهان فردی مثل سایه از پشت به من نزدیک شد و بعد روبهرویم ایستاد. سپس ظرفی سرخرنگ را جلو آورد و مایع بهشدت سوزاننده داخل آن را روی صورتم پاشید. اول تصور کردم که آب جوش است اما وقتی مرا به چند بیمارستان بردند، فهمیدم اسید بوده و همان ابتدا چشم چپم از بین رفت.»
ارسال نظر