شب گذشته و با آغاز پاسخ موشکی سپاه به اسرائیل، مطابق معمول چندسال اخیر، صفوف سنگینی در ورودی پمپ‌بنزین‌های کشور تشکیل شد.

سایت شماره یک:

شب گذشته و با آغاز پاسخ موشکی سپاه به اسرائیل، مطابق معمول چندسال اخیر، صفوف سنگینی در ورودی پمپ‌بنزین‌های کشور تشکیل شد. انگار قانونی نانوشته گذاشته‌اند که در موقع وقوع یک اتفاق این‌چنینی باید باک‌های بنزنین را تا انتها پر کرد. بدعتی که چیزی جز شلوغی و دردسر به همراه ندارد. در ادامه به یادداشت رضا صائمی می‌رسیم که به بهانه وایرال شدن تصاویر شلوغی پمپ‌بنزین‌ها پس از اتفاق شب گذشته منتشر شده. با ما همراه باشید.

"انگار بنزین بخشی از زین جنگیست که هر بمبی به پمپ آن وصل می‌شود. در پی هر بحران و التهابی در جامعه که وضعیت عادی را مخدوش می‌کند، یکی از نخستین واکنش‌ها، شکل‌گیری صف‌های طولانی است. از صف بنزین گرفته تا صف گوشت و مرغ و هر کالا و خدمات دیگری. واکنش‌هایی که اغلب به حرص زدن مردم تفسیر شده و برچسب می‌خورد و در نهایت به سرزنش و سرکوفت آن‌ها. راستش منم حرص می‌خورم از این حرص زدن‌ها. اما این رخداد نیازمند تحلیل است نه تحقیر و تمسخر. واقعیت این است که بسیاری از کنش‌های جمعی ما، حاصل تنش‌های اجتماعی و سیاسی بوده که رفتارهای عمومی را طی فرایندی تاریخی شکل داده. از جمله اینکه ایرانیان همواره مورد هجوم قبایلی دیگر مثل مغول‌ها یا انواع قحطی‌ها بوده‌اند و به دلیل بی اعتمادی تاریخی که همواره به نهاد قدرت وجود داشته، یک بدبینی و احساس ناامنی در ضمیرناخودآگاه جمعی جامعه ما نهادینه شده که مردم را به این باور رسانده که اگر از خدمات عمومی استفاده نکنند ممکن است زود آن را از دست بدهند. یک نوع حس تعلیق به هر آنچه به آنها تعلق پیدا می کند.

این واکنش‌ها یا روحیه جمعی، ربطی به ذات ایرانی بودن ندارد، برساخته وضعیت تاریخی و تجربه زیسته آنها در بی اعتمادی‌های مستقر و مستمر زندگی اجتماعی است. حاصل اضطراب اجتماعی و زیستن در وضعیت‌های اضطراری. از سوی دیگر به ویژه در شرایط حاضر که زندگی به امکان بقا تبدیل شده است و همواره احساس ناامنی اقتصادی و معیشتی در ذهن و ضمیر مردم موج می‌زند، این تقلا و نگرانی برای از دست رفتن خدمات و امکانات رفاهی تقویت می‌شود. این رفتارها را لزوما نمی‌توان به خلق و خوی ایرانی نسبت داد و تحلیلی روانشناختی کرد، دلایل آن را باید در جامعه شناسی تاریخی جستجو کرد. وقتی احساس عدم امنیت به معیشت در جامعه‌ای نهادینه شود، هراس از آینده، آدم‌ها را حریص می کند. در واقع آنها حرص نمی‌زنند، هراس دارند. هراس از ناامنی و از دست دادن‌ها و از دست رفتن‌ها. یک فوبیای جمعی که از ترومایی تاریخی می‌آید. از حس ناامنی و گریختن به وقت ضرورت!"

واکنش‌ها به شلوغی پمپ بنزین‌ها چه بود؟

اما خب مساله شلوغی پمپ بنزین‌ها همواره خبرساز است و بازخوردهای فراوانی در فضای مجازی دارد. برخی شوخی می‌کنند و برخی هم تحلیل. با هم چندتایی را مرور می‌کنیم:

حشمت نوشت: شما یه پمپ بنزین شخصی داشته باش؛ ایران بهترین جا واسه زندگی می‌شه.

والتر هم با ای ماجرا شوخی کرده: بچه‌ها من ماشین ندارم بنزین بزنم. شلوار ورزشی پوشیدم دارم گرم میکنم.

صدیق: دیشب یکی را دیدم که مردم را بخاطر هجوم به پمپ بنزین‌ها، تحقیر می‌کرد. پرسیدم: حالا ماشینِ خودت بنزین داره؟ با حس غرور گفت: آره بابا، پُرِ پُر..

حسین: تقی به توقی میخوره ملت میگن چی کار کنیم چی کار نکنیم ، بریم بنزین بزنیم 

اما پروانه نظری کاملا متفاوت دارد: من با این نظر کمی مخالفم. مردم میرن بنزین بزنن چون نیاز دارن توی اون استرس یکی که اندازه خودشون استرس داره بغل دستشون باشه و خونه نشستن توی این شرایط سخته‌. پمپ بنزین توی این موقعیت‌ها مثل در آغوش کشیده شدن می‌مونه.

روایت سهیل از دیشب هم عجیب بنظر می‌رسد: دیشب داشتم بنزین میزدم یارو تو پمپ بنزین اومد دم گوش همه کارگرا یه چیزی گفت. اون هم از اون دور داد زد الان چیکار کنم؟ هرکی اومد بگم تموم شد بعد دو دقیقه اعلام کردن که پمپ بنزین تعطیله تموم کردیم درحالی که واضحا هنوز داشتن یعنی یه جنگی بشه بیشتر از خارج از این‌ها ضربه میخوریم...

و محمد: درک نمیکنم چرا حتی توی کوچک ترین شرایط هم همه صف میکشن برای بنزین؟ از ترس جنگ و فرار کردن و اینا نیست. از ترس اینه صبح بنزین بشه 20تومن، میگه یه باک بزنم ضرر نکنم.


 

تگ های مرتبط

ارسال نظر