گشت ارشاد 3 جذب مخاطب یا جذب گیشه ؟
گشت ارشاد ، فیلمی که به سه گانه ای کمدی معروف است و از قسمت اول نظر مخاطبان را به خود جذب کرد ، این سه گانه حالا با اما و اگر های بسیار در رابطه با حواشی بازیگر مهاجرت کرده با جرح و تعدیل های بسیار بر پرده سینما اکران شد .
سازندگان فیلم گشت ارشاد ۳ بیشتر برای گیشه فیلمسازی انجام داده اند تا مخاطبان ، و میتوان گفت سعید سهیلی مخاطب را در اولیت آخر خود قرار داده است .
در ابتدای فیلم پیشزمینه ای از یکی از شخصیت های اصلی فیلم به نام عباس با بازی حمید فرخ نژاد روایت می شود که دست بر قضا از عوامل موفقیت آمیز در قسمت های قبل به شمار می رفت و توجیهی کمیک در رابطه با عدم حضور فرخ نژاد مطرح می شود که در این راستا از انیمیشن و شخصیت یکی از مدل های مطرح جهان استفاده شده که علتی در واقع موجه برای عدم حضور عباسآقا بیاورد ، که با این کار به تماشاگر بفهمانند که علی رغم حضور این شخصیت در گشت ارشاد 3در سریهای جدید احتمال بازگشت شخصیت عباسآقا ه هست. غیر از این با آوردن اسامیای که تماشاگر در فضای مجازی زیاد شنیده ، استفاده از بخش هایی با موضوع فیلمفارسی و ... تمام تلاش خود را برای خنداندن تماشاگر تلاش کرده است .اما این تلاش تا چه حد موفقیت آمیز بوده است ؟
در ابتدای داستان با پیش کشیدن موضوع راننده تاکسی اینترنتی زن و سوار نشدن شخصیتهای داستان تلاشی هر چند ناموفق برای خنداندن مخاطبان صورت گرفته ، که بعید میدانم سازندگان در این راستا موفق شده باشند .
در روند داستان از کاراتری به نام پیکان با بازی «بهنام بانی» که بازی نسبتا قابل توجهی از خود ارائه داده روبو هستیم ،اما ضعف فیلمنامه باعث شده تا شخصیت او به درستی شکل نگیرد.
مثلا رشد سریع پیکان در خوانندگی که در ابتدا بدون اعتماد به نفس است به شخصی که به سرعت طرفداران بسیاری پیدا میکند ، ویا اینکه روند خواننده شدن پیکان بدون اعتماد به نفس و صدای مناسب صرفا با یک کلیپ موسیقی اتفاق می افتد. در گشت ارشاد 3 کاراکتر ها انگار روی هوا معلق مانده اند نه گذشته آن ها را می دانیم نه حتی در زمان حال پرداخت درست و قوی از کاراکتر ها را داریم و در نتیجه گویی در یک کلاف سردرگم بین نخندیدن ،خاطرات خوش از دو گانه قبلی و آنچه امروز با آن مواجه شدیم دست به گریبان هستیم .
اما آنچه در ادامه ی داستان با آن وبرو می شویم چیزی بیش از کلیشه های متداول نیست برای مثال :استفاده کردن از صحنه های اسلوموشن در بدو ورود زنها در دو بخش ابتدای داستان «راننده تاکسی زن» و «ورود مهوش با بازی ریحانه پارسا به خانهی پیکان» ...استفاده از عشقهای کلیشهای ... استفاده از فکاهی های عامیانه فضای مجازی استفاده از دیالوگ معروف مهدی فتحی در فیلم سینمایی اعتراض .. همه و همه این ها از نقاط ضغف داستان بوده و از ایده ناب و نوآوری به دور است .
اما یکی از نقاط قوت این فیلم حضور امیر جعفری در فیلم گشت ارشاد 3 است که تاحدودی سعی شده جای خالی حمید فرخ نژاد را پر کند ، بازی او مانند همیشه یک دست و قوی است اما ضغف فیلمنامه به حدی است که حتی حضور قوی امیر جعفری هم نمی تواند مخاطب را راضی نگه دارد .
از دیگر نقاط قوت داستان بازی به اندازه و قابل توجه «بهنام بانی» است که در اولین تجربه بازیگری خود بسیار موفق ظاهر شده است .
آنچه برای گشت ارشاد 3 به جا مانده پرفروش ترین فیلم از 3 گانه های قبلی و شاید تبدیل به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران شود اما گشت ارشاد 3 بیشتر به یک کمدی موزیکال در رابطه با پیکان (بهنام بانی )شبیه است تا ادامه دو گانه قبلی و ضعف فیلمنامه و عدم پرداخت صحیح کاراکتر ها در گشت ارشاد 3 همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند .
امیراسحاق میر _نویسنده
ارسال نظر